ذاك علي المرتضى الطهر الذي * بفخره قد فخرت عدنانه صنو النبي هديه كهديه * إذ كل شئ شكله عنوانه (1) (ابن حماد جز آن كس كه آثارش ستوده و خلق و خويش بهجت افزاست كسى را ندارد).
(او على مرتضى آن امام پاكيزه اى است كه قبيله عدنان به او افتخار مىورزند).
(و برادر پيامبر كه راهش راه او است، چرا كه شكل هر چيزى عنوان او است).
وسماه رب العرش في الذكرنفسه * فحسبك هذا القول إن كنت ذاخبر وقال لهم هذا وصيي ووارثي * ومن شد رب العالمين به أزري علي كزري من قميصي أشارة * بأن ليس يستغني القميص عن الزر (و خداى عرش او را در قرآن نفس پيامبر خواند، و اگر آگاه باشى همين سخن تو را بس است).
(و به امت فرمود: اين وصى و وارث من است، و كسى است كه پروردگار عالميان پشت مرا به او قوت بخشيد).
(اين كه فرمود: على مانند تكمه لباس من است، اشاره به آن است كه لباس بى نياز از تكمه نيست).
من الذي قال النبي له * أنت مني مثل روحي في البدن (كيست آن كه پيامبر به او فرمود: تو مانند روح در بدن من هستى)؟