فأماط الأوثان عن ظاهر الكعبة * ينفي الأرجاس عنها نفيا ولو أن الوصي حاول مس النجم * بالكف لم يجده قصيا أفهل تعرفون غير علي * وابنه استرحل النبي مطيا؟!
(اى كه مرا در دوستى على سرزنش مى كنى، برخيز و با سرافكندگى به دوزخ درآى).
(آيا متعرض بهترين آفريدگان شدى؟ پس پيوسته از راه هدايت دور باشى).
(او شبيه ترين مردم به پيامبران است در تمام دوران عمر از پيرى و جوانى و كودكى و شير خوارگى و جنينى).
(او در علم به پايه آدم بود كه شرح اسماء و كنيه ها را مى دانست).
(و به سان نوح است كه از هلاكت نجات يافت آن گاه كه در كشتى سير مى كرد تا كشتى بر كوه جودى نشست)...
(پس على برادر پيامبر بر دوش آن حضرت بالا رفت و چه بالا رفتن بزرگى بود)!
(پس بتها را از ظاهر كعبه زدود و پليديها را از آن بر طرف ساخت).
(و اگر حضرت وصى بخواهد بر ستاره دست بسايد آن را دور از دست نخواهد يافت).
(آيا جز على كسى را مىشناسيد كه پسرش بر دوش پيامبر سوار شود و از او سوارى بگيرد)؟!
شيخ على بن شهيفنه حلى (1) يا روح أنس من الله البدء بدا * و روح قدس على العرش العلى بدا ياعلة الخلق يا من لايقارب خير المرسلين * سواه مشبه أبدا