(آن گاه كه از پروردگار خود كلماتى (اسامى ائمه) را فرا گرفت و خداوند او را به قبول خود مخصوص گردانيد).
(آن حقيقت به روح شيث و نوح نور بخشيد و سپس به حضرت خليل پيامبر انتقال يافت).
(و از صلب او در صلب هر مرد پاك و پسنديده اى از نسل اسماعيل جارى شد).
(تا آن كه به صورت محمد وعلى جلوه نمود، كه آن دو بزرگوار در افتخار و شرف اصل اصولند).
شيخ بهائى (1) إمام البرية أصل الاصول * شفيع الأنام بيوم مهول فتى حبه الله ثم الرسول * وصي النبي وزوج البتول حوى في الزمان الندى والفخارا (او امام خلايق و اصل اصول، و شفيع مردم در روز هولناك قيامت است).
(جوانى كه محبوب خدا و رسول است و وصى پيامبر و همسر بتول).
(او است كه در زمانه جود و خير و افتخار را در خود گرد آورد).
سيد ميرزا على آقا شيرازى (2) كيف أدري وهو سر فيه قد حار العقول * حادث في اليوم لكن لم يزل أصل الاصول