نزد او است سرور اوصيا على عليه السلام است، بايد دانست كه آن حضرت دو گونه گواهى بر حقانيت رسالت خاتم انبيا صلى الله عليه و آله و سلم داده است: گواهى قولى و گواهى فعلى، يعنى در گفتار و كردار مؤيد رسالت آن حضرت بوده است. على عليه السلام با گفتار خود كه نمونه عالى معارف و آيت در فصاحت و بلاغت بود بارها و بارها به رسالت آن حضرت اقرار كرده است، و نيز در عمل مو به مو دستورات آن حضرت را به كار مى برد.
در اينجا بسيار مايلم سخنى را كه علامه آية الله خوئى رحمه الله در تفسير خود پيرامون تصديق على عليه السلام نسبت به رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم گفته است بياورم. او گويد:
(تصديق على عليه السلام با آن مهارت در بلاغت و معارف و ديگر علوم، نسبت به اعجاز قرآن خود دليل مستقلى است بر آن كه قرآن وحى الهى است. زيرا اين تصديق نمى تواند از روى جهل و فريب خوردگى باشد. چگونه، حال آن كه او خداوند فصاحت و بلاغت است و همه علوم اسلامى از او سرچشمه مى گيرد و او نمونه عالى در معارف است، و مخالف و موافق به نبوغ و فضل او اقرار دارند؟! و نيز اين تصديق نمى تواند تصديقى صورى و ناشى از منفعت دوستى و جاه طلبى و مال دوستى باشد، چگونه، حال آن كه او منار زهد و تقواست و سخت از دنيا وزر و زيور آن رو يگردان بود، و آن گاه كه زعامت مسلمانان به او پيشنهاد شد بدين شرط كه به روش خلفاى پيشين (ابو بكر وعمر) عمل كند، نپذيرفت و از آن دست كشيد. و او بود كه حتى براى چند روز اندكى هم با معاويه كنار نيامد و او را در پست خود باقى نگذاشت با اين كه مى دانست عزل او از حكومت چه عواقب وخيمى را در پى خواهد داشت. بنابر اين بايد تصديق او به اعجاز قرآن كريم تصديقى حقيقى و مطابق با واقعيت بوده و از ايمان راستين سرچشمه گرفته