و اگر بالغ نباشند اختيار با ولى ايشان است، ولى در تصرفاتى كه مربوط به مصلحت وقف و مصلحت طبقات بعد است اجازه ء حاكم شرع معتبر است.
مسأله 2750 - اگر ملكى را مثلا بر فقراء يا سادات وقف كند، يا وقف كند كه منافع آن به مصرف خيرات برسد، در صورتى كه براى آن ملك متولى معين نكرده باشد، اختيار آن با حاكم شرع است.
مسأله 2751 - اگر ملكى را بر افراد مخصوصى مثلا بر اولاد خود وقف كند كه هر طبقه اى بعد از طبقهء ديگر از آن استفاده كنند، چنانچه متولى وقف آن را اجاره دهد و بميرد اجاره باطل نمى شود، ولى اگر متولى نداشته باشد و يك طبقه از كسانى كه ملك بر آنها وقف شده، آن را اجاره دهند و در بين مدت اجاره بميرند، چنانچه طبقهء بعدى آن اجاره را امضاء نكنند اجاره باطل مى شود، و در صورتى كه مستأجر مال الاجاره ء تمام مدت را داده باشد مى تواند مال الاجارهء از زمان مردنشان تا آخر مدت اجاره را از مال آنان بگيرد.
مسأله 2752 - اگر ملك وقف خراب شود، از وقف بودن بيرون نمى رود، مگر آن كه متعلق وقف عنوانى باشد كه به زوال آن عنوان متعلقى براى وقف نماند، مانند آن كه خانه را وقف كند براى استفاده از سكناى آن مادامى كه خانه به اين هيئت باقى است، كه در اين صورت به زوال آن عنوان وقف باطل مى شود و به واقف و با نبودن او به ورثه بر مى گردد.
مسأله 2753 - ملكى كه به نحو مشاع مقدارى از آن وقف است و مقدارى از آن وقف نيست، - اگر متولى خاص داشته باشد - متولى با مالك قسمتى كه وقف نيست مى توانند آن ملك را با نظر خبره قسمت كنند، و در صورتى كه متولى خاص نداشته باشد حاكم شرع با مالك، متصدى قسمت مى شوند.
مسأله 2754 - اگر متولى وقف در مال موقوفه خيانت كند حاكم شرع امينى را به او ضميمه مى نمايد كه مانع از خيانتش گردد، و در صورتى كه ممكن نباشد مى تواند به جاى او متولى امينى معين نمايد.
مسأله 2755 - فرشى را كه براى حسينيه وقف كرده اند نمى شود براى نماز به