مى داند بايد رو به قبله سر ببرد، اگر عمدا حيوان را رو به قبله نكند حيوان حرام مى شود، ولى اگر فراموش كند، يا مسأله را نداند، يا قبله را اشتباه كند، يا نداند قبله كدام طرف است، يا نتواند حيوان را رو به قبله كند و ناچار از تذكيهء آن باشد، اشكال ندارد.
(چهارم) وقتى مى خواهد سر حيوان را ببرد، يا كارد به گلويش بگذارد به نيت سربريدن، نام خدا را ببرد، و همين قدر كه بگويد " بسم الله "، يا " الله اكبر " و مانند آن از اذكار كفايت مى كند، بلكه گفتن " الله " تنها هم كافيست، و اگر بدون قصد سربريدن نام خدا را ببرد، آن حيوان پاك نمى شود و گوشت آن هم حرام است، ولى اگر از روى فراموشى نام خدا را نبرد، اشكال ندارد، و احتياط مستحب آن است كه هر وقت يادش بيايد نام خدا را ببرد و بگويد: " بسم الله على اوله و [على] آخره ".
(پنجم) حيوان بعد از سربريدن حركتى بكند، اگرچه مثلا چشم يا دم خود را حركت دهد، يا پاى خود را به زمين زند، و اين حكم در صورتى است كه زنده بودن آن حيوان در حال ذبح مشكوك باشد، و اگر نه لزومى ندارد، و نيز واجب است كه به اندازه ء معمول و متعارف نسبت به آن حيوان خون از بدنش بيرون آيد.
(ششم) آن كه بنابر احتياط واجب سر حيوان را در غير پرندگان پيش از بيرون آمدن روح از بدنش جدا نكند، بلكه خود اين كار حتى در پرندگان محل اشكال است، ولى اگر از روى غفلت يا به جهت تيزى چاقو سر جدا شود اشكال ندارد.
و همچنين بنا بر احتياط واجب رگ سفيدى را كه از مهره هاى گردن تا دم حيوان امتداد دارد و آن را نخاع مى گويند، عمدا قطع نكند.
(هفتم) آن كه بنابر احتياط واجب كشتن از مذبح باشد و از قفا نباشد و همچنين بنابر احتياط واجب جايز نيست كارد را زير رگها فرو نموده و به طرف جلو آنها را قطع كند.