چنانچه گلولهء آن تيز باشد كه در بدن حيوان فرو رود و آن را پاره كند، پاك و حلال است، و اگر گلوله تيز نباشد بلكه با فشار در بدن حيوان فرو رود و حيوان را بكشد، يا به واسطهء حرارتش بدن حيوان را بسوزاند و در أثر سوزاندن حيوان بميرد، پاك و حلال بودنش محل اشكال است.
(دوم): كسى كه شكار مى كند بايد مسلمان باشد، يا بچهء مسلمان باشد كه خوب و بد را بفهمد، پس اگر كفار و نواصب و خوارج و غلاتى كه محكوم به كفرند - مانند قائلين به ألوهيت أمير المؤمنين (عليه السلام) - حيوانى را شكار نمايند، آن شكار حلال نيست.
(سوم): اسلحه را براى شكار حيوان به كار برد، و اگر مثلا جايى را نشان كند و اتفاقا حيوانى را بكشد، آن حيوان پاك نيست و خوردن آن هم حرام است.
(چهارم): وقت به كار بردن اسلحه نام خدا را ببرد، و چنانچه عمدا نام خدا را نبرد شكار حلال نمى شود، ولى اگر فراموش كند اشكال ندارد.
(پنجم): وقتى به حيوان برسد كه مرده باشد، يا اگر زنده است به اندازه ء سربريدن آن وقت نباشد، و چنانچه به اندازه ء سربريدن وقت باشد و سر حيوان را نبرد تا بميرد، حرام است.
مسأله 2666 - اگر دو نفر حيوانى را شكار كنند و يكى از آنان قصد كند و ديگرى قصد نكند، يا يكى مسلمان و ديگرى كافر باشد، يا يكى از آن دو نام خدا را ببرد و ديگرى عمدا نام خدا را نبرد، آن حيوان حلال نيست.
مسأله 2667 - اگر بعد از آن كه حيوانى را تير زدند - مثلا - در آب بيفتد، و انسان بداند كه حيوان به واسطهء تير و افتادن در آب جان داده، حلال نيست، بلكه اگر نداند كه جان دادن آن فقط به واسطهء تير بوده حلال نمى باشد.
مسأله 2668 - اگر با سگ يا اسلحهء غصبى حيوان را شكار كند، شكار حلال است و مال خود او مى شود، ولى گذشته از اين كه گناه كرده، بايد اجرت اسلحه يا سگ را به صاحبش بدهد.
مسأله 2669 - اگر با شمشير يا چيز ديگرى كه شكار با آن صحيح است با