سوم: كسى كه صيغه را مى خواند بايد عاقل باشد، و اما كسى كه بالغ نيست ولى قادر بر انشاء عقد است، در صورتى كه بدون اذن و اجازه ء ولى براى خودش صيغه را بخواند باطل است، و با اذن يا اجازه ء ولى مانعى ندارد، و در صورتى كه صيغه را به وكالت از غير بخواند، عقدش صحيح است.
چهارم: اگر وكيل زن و شوهر يا ولى آنها صيغه را مى خوانند، در موقع عقد، زن و شوهر را معين كنند، مثلا اسم آنها را ببرند يا به آنها اشاره نمايند، پس كسى كه چند دختر دارد اگر به مردى بگويد: " زوجتك احدى بناتي " يعنى زن تو نمودم يكى از دخترانم را و او بگويد " قبلت " يعنى قبول كردم، چون در موقع عقد دختر را معين نكرده اند عقد باطل است.
پنجم: زن و مرد به ازدواج راضى باشند، ولى اگر زن ظاهرا با كراهت اذن دهد و معلوم باشد قلبا راضى است، عقد صحيح است.
مسأله 2435 - اگر در عقد يك حرف غلط خوانده شود كه معنى آن را عوض كند، عقد باطل است.
مسأله 2436 - كسى كه دستور زبان عربى را نمى داند، اگر عقد را صحيح بخواند و معناى هر كلمه اى از عقد را بداند و از هر لفظى معناى آن را قصد نمايد، مى تواند عقد را بخواند.
مسأله 2437 - اگر زنى را براى مردى بدون اذن آنان عقد كنند، و بعد زن و مرد آن عقد را اجازه نمايند، عقد صحيح است.
مسأله 2438 - اگر زن و مرد يا يكى از آن دو را به ازدواج اكراه نمايند، در صورتى كه عقد را خود آنها خوانده باشند، اگر بعد از خواندن عقد راضى شوند، عقد صحيح است، ولى اگر ديگرى خوانده است در صورتى كه اجازه كنند - مثلا بگويند به آن عقد راضى هستيم - عقد صحيح است.
مسأله 2439 - پدر و جد پدرى مى توانند براى فرزند نابالغ يا ديوانهء خود كه با حال ديوانگى بالغ شده ازدواج كنند، و بعد از آن كه آن طفل بالغ شد يا ديوانه عاقل گرديد، اگر ازدواجى كه براى او كرده اند مفسده اى نداشته، نمى تواند آن را