جنگ با من برخاستند در حالى كه بيعت من و خون حدود هزار نفر از شيعيانم به گردن آنها بود و از اين رو آنان را كشتم، آيا در اين مورد ترديدى به دل دارى؟
گفت: پيش از اين شك داشتم اما اكنون فهميدم و خطاى آن قوم برايم روشن گشت، زيرا تو مردى راه يافته و درستكارى.
على عليه السلام آماده شد كه از منبر فرود آيد كه مردانى چند برخاستند تا سخن گويند ولى چون ديدند امام فرود آمد نشستند و سخنى نگفتند.
ابوالكنود گويد: ابوبرده با آن كه در صفين حضور داشت ولى با اميرمؤمنان عليه السلام نفاق مى ورزيد و با معاويه مكاتبات سرى داشت و چون معاويه قدرت را به دست گرفت يك قطعه زمين مستغلاتى را در فلوجه (از روستاهاى كوفه) در اختيار او نهاد و او نزد معاويه محترم مى زيست. (1)