على عليه السلام از دور نمايان شد. ابو بكر گفت: اى رسول خدا، مردى را با سه تن از پيامبران قياس كردى! به به به اين مرد! او كيست اى رسول خدا؟ فرمود: اى ابو بكر، مگر او را نمى شناسى؟ گفت: خدا و رسولش داناترند. فرمود: او ابو الحسن على بن ابى طالب است. ابو بكر گفت: به به به تو اى ابا الحسن، مثل تو كجا يافت مى شود اى ابا الحسن؟! (1) 5 - علامه مجلسى رحمه الله از امام سجاد از پدرش عليهما السلام كه فرمود: روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در ميان جمعى از ياران خود به على عليه السلام كه از راه رسيده بود نگاه كرد و فرمود: هر كه دوست دارد كه به جمال يوسف، سخاى ابراهيم، بهجت و طراوت سليمان و حكمت داوود بنگرد بايد به اين مرد نگاه كند. (2) 6 - و از سلمة بن قيس از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كه فرمود: خداوند بخشى از فضيلت را به على بخشيده كه اگر بر همه اهل زمين تقسيم شود همه را فراخواهد گرفت. و خداوند او را اندازه اى از فهم بخشيده كه اگر بر همه اهل زمين تقسيم شود همه را فرا مى گيرد. نرمى و ملايمت او به نرمى و ملايمت لوط، خوى او به خوى يحيى، زهد او به زهد ايوب، سخاى او به سخاى ابراهيم، بهجت او به بهجت سليمان، و نيروى او به نيروى داود مشابهت دارد... و اگر بنا بود پس از من به كسى وحى شود به او وحى مى شد، خداوند محافل را به او آراسته، لشگريان را به او گرامى داشته، سرزمينها را به او سرسبز نموده، و سپاهيان را به او عزت و چيرگى بخشيده است. داستان او داستان خانه محترم خدا، كعبه است كه به زيارتش روند و او به زيارت كسى نمى رود، و مانند ماه است كه چون بتابد تاريكى را بر طرف سازد، و مانند خورشيد است كه چون بدرخشد دنيا را روشن
(٣٢٥)