شك نمى ورزد، و اگر اين شاهدى كه خداوند از او ياد كرده معصوم از نادانى و لغزش چه عمدا و چه سهوا نباشد، هرگز براى ياد كردن از او در اينجا و گواهى او را در عرض گواهى خداوند و مقدم بر گواهى كتاب موسى عليه السلام قرار دادن مجالى باقى نمى ماند...
اين فضيلتى است در مورد شاهد بودن آن حضرت بر رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم اما اين كه اين شاهد از خود رسول صلى الله عليه و آله و سلم است منقبت ديگرى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در سخنان خود از آن پرده برداشته است، آنجا كه عامه و خاصه از او روايت كرده اند كه فرمود: (من وعلى از يك درختيم، و ساير مردم از درختهاى گوناگون) و (على از من است و من از على) و اين منقبت بزرگى است كه دلالت دارد بر اتحاد آن دو و برابرى آنها در كمال و بر اين كه هيچ يك از مردم به مرتبه و درجه او فرا نتواند رفت.
اما اين كه او تالى و به دنبال حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم است - اگر يتلوه را از تلو بگيريم و ضمير يتلوه را مربوط به من موصول بدانيم چنان كه ظاهر آيه همين است، به قرينه آن كه با جمله و من قبله كتاب موسى مقابل گرديده است و نيز ضمير مذكر است و به موصول بر مى گردد نه به بينه - اين خود دليل است كه آن حضرت بهترين و برترين مردم پس از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و جانشين بلا فصل او است، زيرا اگر شخص ديگرى ابتداء به دنبال حضرتش بود شايسته تر بود از او ياد شود، بلكه اصلا مجالى براى ذكر متأخر و ترك مقدم وجود ندارد. (1)