و كثرت اشغال نظريه. و مباينت صنعت تتبع كه لازمه اين شأن است، با محاوله صنوف نظر و تأمل كه وظيفه داعيان است، بر مسامع عاكفان حضور عالى عرضه داشتم، قرين اجابت نشد، و فرمان رفت به موجب " الميسور لا يسقط بالمعسور " بر وجهى كه منافى سائر وظايف و معارض بقيه مشاغل نشود، به نحو اقتصاد شرحى بايد بر زيارت عاشورا نوشت كه عموم مردم را از هر طبقه به او رغبتي باشد، و هر صنفى را از تأمل ابواب و فصولش منفعتى بدست بيايد، و نظر به اينكه حكماء گفتهاند: " المأمور معذور " و از مقررات عقليه و شرعيه است كه " الميسور لا يسقط بالمعسور ".
اين بى بضاعت از ميامن توجهات آن استاد بزرگوار، و محاسن عنايات اين علامه نامدار، كه مدار رحاي مذهب اماميه افادات حضرت او، و مطاف اكابر فقهاى عصر تحقيقات خدمت او است - ادام الله ظلاله ولا اعدمنا فضله و افضاله - استمداد جسته، از اواخر شهر رمضان المبارك سنة مذكورة كه از زيارت مشهدين مقدسين مراجعت كردم، به شبكه همت اصطياد وحش فرصت كرده، گاه گاه اوقات كسالت وازمنه فراغ از بحث و نظر را مصروف اين كار كرده، نخست باب ثانى را كه اهم بود مقدم كرده، وجهة القلب عزيمت و نصب العين همت داشتم، تا در تاريخ مذكور در آخر آن باب آن خدمت نمايان بپايان رسيد، با عزت كتاب و قلت اسباب، خصوصا در سامره كه به جهت كمى عدت وعدت اسباب استعانت مفقود، وأبواب استعارت مسدود است.
و در عشر اواخر محرم در باب اول كتاب شروع كردم، و هم در تضاعيف اوقات مذاكره واثناى آنات مدارسه ومحاضرة انتهاز فرصت واغتنام مهلت كرده با بركات ائمه عليهم السلام و امداد علوى در غره صفر آن باب نيز به نهايت رسيد، با