بيمار، پول دار باشد يا بى پول، لازم است و رخصتى در ترك آن نيست. (1) 5) سلمان فارسى رضى الله عنه گويد: نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بوديم كه عربى بيابانى از قبيله بنى عامر آمد، ايستاد، سلام كرد و گفت: اى رسول خدا، فرستاده شما آمد ما را به اسلام فرا خواند، ما اسلام آورديم. سپس ما را به نماز و روزه و جهاد فرا خواند، آنها را كارهاى نيكو و پسنديده اى ديديم (و عمل كرديم)، آن گاه ما را از زنا، دزدى، غيبت و ناشايست باز داشتى و ما باز ايستاديم، اينك فرستاده شما گويد بر ما لازم است كه دامادت على بن ابى طالب را دوست بداريم! راز اين چيست در حالى كه آن را عبادت نمى دانيم؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: به جهت پنج خصلت:
1) در روز بدر پس از جنگ نشسته بودم كه جبرئيل عليه السلام فرود آمد و گفت:
خداوند تو را سلام مى رساند و مى فرمايد: امروز به وجود على بر فرشتگانم مباهات كردم آن گاه كه (الله اكبر) گويان ميان صفها مى گشت و فرشتگان هم با او تكبير مى گفتند. به عزت و جلالم سوگند كه دوستى او را جز در دل كسى كه دوستش مى دارم، و دشمنى او را جز در دل كسى كه دشمنش مى دارم نمى اندازم.
2) من در روز احد پس از فراغ از دفن عمويم حمزه نشسته بودم كه جبرئيل نزد من آمد و گفت: اى محمد، خداوند مى فرمايد: من نماز را واجب كردم و آن را از بيمار (يعنى زن در حال حيض و نفاس) برداشتم، روزه را واجب نمودم و آن را از بيمار و مسافر برداشتم، حج را واجب ساختم و آن را از تهيدست بينوا برداشتم، زكات را واجب ساختم و آن را از كسى كه مالش به حد نصاب نرسيده برداشتم، و دوستى على بن ابى طالب را قرار كردم و هيچ رخصتى در ترك آن