رفته، هر چند ثبوت خيار فسخ براى مرد خالى از وجه نيست، ولى احتياط واجب آن است كه اگر فسخ كرد طلاق هم بدهد، و مرد مى تواند با ملاحظهء نسبت تفاوت بين مهر باكره و غير باكره را از مهرى كه قرار داده اند بگيرد، چه عقد را فسخ كند يا بر آن باقى بماند.
مسأله 2509 - ماندن مرد و زن نامحرم در محل خلوتى كه كسى ديگر - حتى بچهء مميز - در آن جا نيست در صورت احتمال ارتكاب حرام جايز نيست.
مسأله 2510 - اگر مرد مهر زن را در عقد معين كند و قصدش اين باشد كه آن را ندهد و رضايت زن به عقد مشروط به قصد دادن مهر نباشد، عقد صحيح است، ولى بايد مهر را بدهد.
مسأله 2511 - مسلمانى كه از اسلام برگردد و كافر شود مرتد ناميده مى شود.
(معنى كفر در مسألهء " 107 " گذشت.) و مرتد دو قسم است:
فطرى و ملى، مرتد فطرى كسى است كه از پدر و مادرى متولد شده باشد كه هر دو يا يكى از آن دو مسلمان باشند و بعد از بلوغ و كمال عقل با اختيار از اسلام برگردد.
و مرتد ملى كسى است كه از پدر و مادر كافر، متولد شده باشد و بعد از مسلمان شدن از اسلام برگردد.
مسأله 2512 - اگر زن بعد از ازدواج مرتد شود، چنانچه شوهرش با او نزديكى نكرده باشد عقد او باطل مى گردد وعده ندارد، و همچنين است اگر نزديكى كرده باشد ولى نه سالش تمام نشده، يا يائسه باشد، اما اگر نه سالش تمام شده و يائسه هم نباشد - معنى يائسه در مسألهء " 441 " گذشت - بايد به دستورى كه در احكام طلاق مى آيد عده نگه دارد، و اگر تا آخر عده مرتد بماند عقد باطل است، و اگر در بين عده مسلمان شود بقاى عقد محل اشكال است، و بنابر احتياط واجب اگر بخواهد با او بماند دوباره عقد نمايد، و اگر بخواهد جدا شود طلاق بدهد.
مسأله 2513 - مرد مسلمان زاده هر چند يكى از پدر و مادرش مسلمان باشند، اگر مرتد شود زنش بر او حرام مى شود، و بايد به مقدار عده ء وفات - كه در احكام