(1482) دادن زكات مال التجاره، يعنى مالى كه انسان آن را سرمايه كسب قرار مىدهد با شرايطى مستحب است، كه از جمله اين شرايط، رسيدن آن به حد نصاب طلا يا نقره در تمام سال است، پس اگر مدتى از حد نصاب كمتر شود، زكات استحبابى ندارد.
زكات گندم، جو، خرما و كشمش (1483) زكات گندم، جو، خرما و كشمش وقتى واجب مىشود كه به مقدار نصاب برسند و نصاب آنها " سيصد من تبريز " است.
(1484) اگر پيش از دادن زكات، از انگور، خرما، جو و گندمى كه زكات آنها واجب شده، خود و افراد تحت تكفل او بخورند، يا مثلا به فقير بدهد، بايد زكات مقدارى را كه مصرف شده بدهد.
(1485) اگر بعد از آن كه زكات گندم، جو، خرما و انگور واجب شد مالك آن بميرد، بايد مقدار زكات را از مال او بدهند، ولى اگر پيش از واجب شدن زكات بميرد، هر يك از ورثه كه سهم او به اندازه نصاب است، بايد زكات سهم خود را بدهد.
(1486) كسى كه از طرف حاكم شرع مأمور جمع آورى زكات است، موقع خرمن كه گندم و جو را از كاه جدا مىكنند و بعد از خشك شدن خرما و انگور، مىتواند زكات را مطالبه كند.
(1487) كسى كه زكات را جمع آورى مىكند مىتواند در زمانى كه معلوم باشد ميوه از آفات محفوظ خواهد ماند، با رضايت مالك مقدار زكات را تخمين بزند تا مالك بتواند در نصاب تصرف كند.
(1488) اگر بعد از مالك شدن درخت خرما و انگور يا زراعت گندم و جو زكات آنها واجب شود، مثلا خرما در ملك او زرد يا سرخ شود، بايد زكات آن را بدهد.
(1489) اگر بعد از آن كه زكات گندم، جو، خرما و انگور واجب شد، زراعت و درخت را بفروشد، بايد زكات آنها را بدهد.