ترى نبود از دست ها رطوبت مىگيرد.
(258) هر گاه به سبب گرمى هوا يا جهات ديگر هيچ رطوبتى در اعضا براى مسح باقى نمىماند، بنا بر احتياط واجب هم با آب خارج مسح كند و هم بعد از وضو تيمم كند.
(259) اگر رطوبت كف دست فقط به اندازه مسح سر باشد، احتياط واجب آن است كه سر را با همان رطوبت مسح كند، و براى مسح پاها از اعضاى ديگر وضو رطوبت بگيرد، و بنا بر احتياط واجب بايد اول از ترى موى ريش و ابرو كمك بگيرد و اگر در آنها ترى نبود از دست ها رطوبت بگيرد.
(260) مسح كردن از روى جوراب و كفش باطل است ولى اگر به سبب سرماى شديد يا ترس از دزد و درنده و مانند اينها نتواند كفش يا جوراب را بيرون آورد، مسح كردن بر آنها اشكال ندارد، و اگر روى كفش نجس باشد بايد چيز پاكى بر آن بيندازد و بر آن چيز مسح كند و احتياطا تيمم هم بنمايد.
(261) اگر روى پا نجس باشد و نتواند براى مسح، آن را آب بكشد، اگر جبيره ممكن نباشد بايد تيمم نمايد. و اگر جبيره ممكن بود بايد هم وضوى جبيره اى بگيرد و هم تيمم كند بنا بر احوط.
(262) تكرار مسح موجب بطلان وضو نيست خصوصا اگر براى رعايت احتياط باشد، مگر آن كه از روى تشريع يا وسوسه باشد.
وضوى ارتماسى (263) وضوى ارتماسى آن است كه انسان صورت و دست ها را به قصد وضو در آب داخل كند يا آنها را بعد از اين كه در آب فرو برد، به قصد وضو بيرون آورد. و اگر موقعى كه دست ها را در آب فرو مىبرد نيت وضو كند و تا وقتى كه آنها را از آب بيرون مىآورد و ريزش آب تمام مىشود به قصد وضو باشد، وضوى او صحيح است، و نيز اگر موقع بيرون آوردن از آب قصد وضو كند و تا وقتى كه ريزش آب تمام مىشود به قصد وضو باشد وضوى او صحيح مىباشد.