كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست (1361) اگر كسى مريض باشد به طورى كه بداند يا گمان كند روزه گرفتن براى او ضرر دارد، نبايد روزه بگيرد، و اگر روزه بگيرد روزه اش صحيح نيست، و در صورت خوف ضرر در صورتى كه خوف او عقلايى باشد، مىتواند روزه اش را افطار كند.
(1362) كسى كه به علت پيرى نمىتواند روزه بگيرد يا براى او مشقت دارد، روزه بر او واجب نيست، و چنانچه تا رمضان بعد بتواند روزه بگيرد، اقوى وجوب قضا است، و در صورتى كه نتواند تا رمضان بعد روزه را قضا كند، واجب است براى هر روز، يك مد طعام - كه تقريبا ده سير است - از گندم يا جو و مانند اينها صدقه دهد، و هم چنين كسى كه توانايى قضاى روزه را داشته ولى به سبب ندانستن حكم، قضاى آن را تا رمضان بعد تأخير انداخته، بايد علاوه بر قضاى روزه به مقدارى كه گفته شد كفاره بدهد.
(1363) بر پسر يا دخترى كه تازه بالغ شده اند و قدرت بر روزه گرفتن ندارند، روزه واجب نيست و كفاره هم ندارد، ولى قضاء دارد.
(1364) اگر انسان مرضى دارد كه زياد تشنه مىشود و نمى تواند تشنگى را تحمل كند، يا براى او مشقت دارد، روزه بر او واجب نيست، ولى اگر تا رمضان بعد بتواند روزه بگيرد واجب است قضاى آن را بگيرد، و در صورت عدم توانايى واجب است براى هر روز يك مد طعام از گندم و جو و مانند اينها صدقه دهد.
(1365) زنى كه زاييدن او نزديك است و روزه براى حملش يا خودش ضرر دارد، واجب است افطار نمايد و براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد و در هر دو صورت روزه هايى را كه نگرفته، بعدا بايد قضا نمايد.
(1366) زنى كه بچه شير مىدهد و شير او كم است، چه مادر بچه باشد يا دايه او، چه با اجرت شير بدهد يا بى اجرت، اگر روزه براى خودش يا بچه اى كه شير مىدهد ضرر داد، واجب است افطار كند و براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد، و در هر دو صورت روزه هايى را كه نگرفته بعد از بر طرف شدن عذر، بايد قضا