مال زكات است، همين كه دهنده زكات مىگويد، به عنوان زكات دادم، پذيرفته مىشود، و در صورت بقاى عين آن مال، حق پس گرفتن آن را دارد ولى مىتواند پس نگيرد و از مال خود دوباره بدهد.
(1532) مسافرى كه خرجى او تمام شده يا مركبش از كار افتاده، چنانچه سفر او سفر معصيت نباشد و نتواند با قرض كردن يا فروختن چيزى خود را به مقصد برساند، اگر چه در وطن خود فقير نباشد، مىتواند زكات بگيرد، ولى اگر بتواند در جاى ديگر با قرض كردن يا فروختن چيزى مخارج بقيه سفر خود را فراهم كند، فقط به مقدارى كه به آنجا برسد، مىتواند زكات بگيرد.
(1533) مسافرى كه در سفر درمانده شده و زكات گرفته، بعد از آن كه به وطنش رسيد، اگر چيزى از زكات باقى مانده باشد، در صورتى كه باز گرداندن آن به صاحب مال يا نايب او مشقت داشته باشد، بايد آن را به حاكم شرع بدهد و بگويد آن زكات است، و اگر به حاكم شرع هم ممكن نشد به مؤمنين عادل مىدهد كه آنها به مصرف زكات برسانند. و اگر آن هم ممكن نشد، خودش مىتواند آن را در موارد مصرف زكات صرف كند.
شرايط مستحقين زكات (1534) مستحق زكات بايد مؤمن (شيعه) باشد مگر مورد چهارم و هفتم از مصارف زكات، كه شرايط خاص خود را دارد.
(1535) اگر طفل يا ديوانه اى از شيعه فقير باشد، انسان مىتواند به ولى او زكات بدهد كه به مصرف او برساند.
(1536) اگر به ولى طفل و ديوانه دسترسى ندارد، مىتواند خودش يا به وسيله فردى امين زكات را به مصرف طفل يا ديوانه برساند، و بايد موقعى كه زكات را به مصرف آنان مىرساند، نيت زكات كند. و اگر طفل مميز است و اطمينان دارد كه در همان مواردى صرف مىكند كه ولى او صرف مىكرد، مىتوان به خود طفل نيز داد و هم چنين به سفيه، با اطلاع ولى او، مىتوان زكات داد.