(969) اگر در نماز بين دو و چهار شك كرد و بنا را بر چهار گذاشت، و بعد از سلام شك او به شك بين سه و چهار تبديل شد، يا آن كه بين دو و سه و چهار شك كرد و بنا را بر چهار گذاشت و بعد از سلام شك او به شك بين سه و چهار تبديل شد، احوط اين است كه به وظيفه شك دوم عمل كند، و اگر بين دو و چهار شك كرد و بنا را بر چهار گذاشت و بعد از سلام شك او به شك بين دو و سه تبديل شد، علاوه بر انجام وظيفه مربوط به شك بين دو و سه، دو سجده سهو نيز براى سلام بى جا بجا مىآورد.
(970) اگر بعد از نماز شك كند كه نمازى كه خوانده به قصد ظهر خوانده يا عصر، اگر مسافر نيست يك نماز چهار ركعتى و اگر مسافر است يك نماز دو ركعتى به قصد ما فى الذمه بخواند كافى است، و اگر شك كرد نمازى كه خوانده واجب بوده يا مستحب، بايد نماز واجب را بخواند.
3 - شك بعد از وقت (971) اگر بعد از گذشتن وقت نماز شك كند كه نماز خوانده يا نه، يا گمان كند كه نخوانده، خواندن آن لازم نيست مگر گمانى كه در حد اطمينان باشد، ولى اگر پيش از گذشتن وقت، شك كند كه نماز خوانده يا نه، يا گمان كند كه نخوانده، بايد آن نماز را بخواند بلكه اگر گمان كند كه خوانده، بايد آن را بجا آورد.
(972) اگر بعد از گذشتن وقت شك كند كه نماز را درست خوانده يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
4 - كثير الشك (973) كسى كه زياد شك مىكند، نبايد به شك خود اعتنا كند. و كثير الشك شدن به اين است كه مردم بگويند تو زياد شك مىكنى و زياد شك كردن به اين صورت محقق مىشود كه در يك نماز سه مرتبه شك كند، يا در سه نماز پشت سر