(1940) نگاه كردن مرد به بدن مرد ديگر با قصد لذت و هم چنين نگاه كردن زن به بدن زن ديگر با قصد لذت، حرام است، ولى بدون قصد لذت جايز است.
(1941) اگر مرد براى معالجه زن نامحرم و يا زن براى معالجه مرد نامحرم ناچار شود كه او را نگاه كند و دست به بدن او بزند، اشكال ندارد، ولى اگر با نگاه كردن بتواند معالجه كند نبايد دست به بدن او بزند، و اگر با دست زدن بتواند معالجه كند نبايد نگاه كند.
(1942) اگر انسان براى معالجه كسى ناچار شود كه به عورت او نگاه كند اشكال ندارد.
(1943) نگاه كردن و دست زدن به بدن پيرزن و بچه غير مميز كه خوب و بد را نمىفهمد، بدون قصد لذت، جايز است.
(1944) نگاه كردن مرد به صورت زنى كه مىخواهد با او ازدواج كند جايز است به شرط آن كه بداند كه مانع شرعى از ازدواج با او نيست و احتمال هم بدهد كه زن ازدواج را قبول مىكند و احتمال بدهد كه با اين نگاه كردن اطلاع تازه اى پيدا مىكند. و با اين شرايط، نگاه كردن فقط براى اين مرد جايز است، اگر چه چند مرتبه باشد، بلكه چنين نگاه كردنى براى جلوگيرى از نزاع بعد از عقد، مستحب نيز هست و اجازه زن هم در آن لازم نيست، و بنا بر اظهر نگاه كردن به مو و محاسن ديگر آن زن هم با همين شرايط جايز است. و وجهى دارد كه زن هم بتواند به مردى كه مىخواهد با او ازدواج كند با شرايطى كه گفته شد نگاه كند.
مسائل متفرقه ازدواج (1945) اگر مرد در عقد شرط كند كه زن باكره باشد و بعد از عقد معلوم شود كه باكره نبوده، بنابر اظهر، مىتواند عقد را به هم بزند، ولى اگر به گمان باكره بودن با زنى ازدواج كرد و بعدا معلوم شود كه باكره نيست، اختيار فسخ ندارد، مگر در صورتى كه تدليسى در كار باشد.
(1946) مسلمانى كه منكر خدا يا پيغمبر (صلى الله عليه وآله و سلم) شود، يا حكم ضرورى دين