هم مثلا در نماز صبح و ظهر و عصر شك كند.
(974) كثير الشك اگر در بجا آوردن چيزى شك كند، چنانچه بجا نياوردن آن نماز را باطل مىكند، بايد بنا بگذارد كه آن را بجا آورده، مثلا اگر شك كند كه ركوع كرده يا نه، بايد بنا بگذارد كه ركوع كرده است، و نيز اگر بجا آوردن آن نماز را باطل مىكند بايد بنا بگذارد كه آن را انجام نداده، مثلا اگر شك كند كه يك ركوع كرده يا بيشتر، چون زياد شدن ركوع نماز را باطل مىكند، بايد بنا بگذارد كه بيشتر از يك ركوع نكرده است.
(975) كسى كه در يك چيز نماز زياد شك مىكند، چنانچه در چيزهاى ديگر نماز شك كند بايد به دستور آن عمل نمايد، مثلا كسى كه زياد شك مىكند سجده كرده يا نه، اگر در بجا آوردن ركوع شك كند بايد به دستور آن عمل نمايد يعنى اگر ايستاده است ركوع را بجا آورد و اگر به سجده رفته اعتنا نكند.
(976) اگر انسان شك كند كه كثير الشك شده يا نه، بايد به دستور شك عمل نمايد. و كثير الشك تا وقتى يقين نكند كه به حال معمولى مردم برگشته بايد به شك خود اعتنا نكند.
5 - شك امام و مأموم (977) اگر امام جماعت در شماره ركعتهاى نماز شك كند، مثلا شك كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت، چنانچه مأموم يقين يا گمان داشته باشد كه چهار ركعت خوانده و به امام بفهماند كه چهار ركعت خوانده است، امام بايد نماز را تمام كند و خواندن نماز احتياط لازم نيست. و هم چنين اگر امام يقين يا گمان داشته باشد كه چند ركعت خوانده است و مأموم در شماره ركعت هاى نماز شك كند، بايد به شك خود اعتنا ننمايد.
(978) اگر در نماز جماعت، هم امام و هم مأموم شك كنند و شك هر كدام با ديگرى فرق دارد، هر كدام به وظيفه خود عمل مىكند، و حكم سهو امام يا مأموم يا هر دو نيز همين است.