(1469) بنابر اظهر و احوط زكات گندم و جو وقتى واجب مىشود كه دانه آنها سفت و محكم شود، و زكات كشمش وقتى واجب مىشود كه به صورت غوره است، و خرما هم موقعى كه شروع به زرد يا قرمز شدن كند زكات آن واجب مىشود. ولى وقت دادن زكات در گندم و جو، موقع خرمن شدن و جدا كردن كاه آنها و در خرما موقع چيدن و در كشمش هنگامى است كه خشك شده باشد.
(1470) اگر موقع واجب شدن زكات گندم، جو، كشمش و خرما - كه در مسأله پيش گفته شد - صاحب آنها بالغ باشد بايد زكات آنها را بدهد.
(1471) اگر صاحب گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره در تمام سال ديوانه باشد، زكات بر او واجب نيست و اگر در مقدارى از سال هم ديوانه شود نيز زكات بر او واجب نيست.
(1472) اگر صاحب گاو، گوسفند، شتر، طلا و نقره در مقدارى از سال مست يا بيهوش شود، بنا بر احوط زكات از او ساقط نمىشود و هم چنين است اگر موقع واجب شدن زكات گندم، جو، خرما و كشمش مست يا بيهوش باشد.
(1473) مالى را كه از انسان غصب كرده اند و نمى تواند به هيچ وجه در آن تصرف كند زكات ندارد، و نيز اگر زراعتى را از او غصب كنند و موقعى كه زكات آن واجب مىشود، در دست غصب كننده باشد، هنگامى كه به صاحبش بر مىگردد زكات ندارد.
(1474) اگر كسى طلا و نقره يا چيز ديگرى را كه زكات آن واجب است قرض كند و يك سال نزد او بماند، بايد زكات آن را بدهد و بر كسى كه قرض داده چيزى واجب نيست، اگر چه در پرداخت قرض تأخير شده باشد و علت تأخير هم خود قرض دهنده باشد بنا بر اظهر، هر چند در صورت اخير، احتياط مستحب در پرداخت زكات است.
(1475) اگر مالى را براى انسان وصيت كنند، در صورتى كه از مردن وصيت كننده و قبول وصيت يك سال بگذرد و آن مال از چيزهايى باشد كه زكات آن واجب است، شخص قبول كننده بايد زكات آن را بدهد.
(1476) اگر در بين سال، مالى كه زكات به آن تعلق مىگيرد، مثل گاو، گوسفند،