انسان احتمال بدهد كه آن چيز را آب كشيده يا به واسطه اى (مثلا آن چيز در آب جارى افتاده) پاك شده است، اجتناب از آن لازم نيست.
" پاك شدن اشياء نجس " (223) اگر خود انسان يقين كند چيزى كه نجس بوده پاك شده است، يا دو عادل به پاك شدن آن خبر دهند، آن چيز پاك است، و هم چنين است اگر كسى كه چيز نجس در اختيار او است بگويد آن چيز پاك شده، يا مسلمانى چيز نجس را آب كشيده باشد اگر چه معلوم نباشد درست آب كشيده يا نه.
(224) كسى كه وكيل شده است لباس انسان را آب بكشد و لباس هم در اختيار او باشد، اگر بگويد آب كشيدم، در صورتى كه ظن به خلاف گفته او نباشد، آن لباس پاك است.
(225) اگر انسان حالى دارد كه در آب كشيدن چيز نجس يقين پيدا نمىكند، مىتواند به گمان اكتفا نمايد. و در صورتى كه مىتواند يقين تقديرى متعارف را تشخيص دهد آن مقدم است (يعنى با اين كه يقين پيدا نمىكند، به مقدارى بشويد كه ساير مسلمان ها مىشويند وبيش از آن لازم نيست).
" احكام ظرف ها " (226) ظرفى كه از پوست سگ يا خوك يا مردار ساخته شده، خوردن و آشاميدن از آن ظرف حرام است در صورتى كه بداند ظرف موجب نجاست خوردنى مىشود، ولى اگر علم نداشت بنا بر احتياط اجتناب كند، و هم چنين نبايد آن ظرف را در وضو و غسل و كارهايى كه بايد با چيز پاك انجام داد، استعمال كند.
بلكه احتياط واجب آن است كه چرم سگ و خوك و مردار را، اگر چه ظرف هم نباشد در استعمالاتى كه مشروط به طهارت نيست هم استعمال نكنند.
(227) خوردن و آشاميدن از ظرف طلا و نقره حرام است ولى نگهدارى و يا