نرود جاهاى ديگر بدن پاك است.
(134) اخلاطى كه از بينى يا گلو مىآيد، اگر خون داشته باشد، جايى كه خون دارد نجس و بقيه آن پاك است پس اگر به بيرون دهان يا بينى برسد، مقدارى را كه انسان يقين دارد جاى نجس اخلاط به آن رسيده نجس است، و محلى را كه شك دارد جاى نجس به آن رسيده يا نه، پاك مىباشد.
(135) اگر آفتابه اى را كه ته آن سوراخ است روى زمين نجس بگذارند، چنانچه آب طورى زير آن جمع گردد كه با آب آفتابه يكى حساب شود، آب آفتابه نجس مىشود. ولى اگر آب آفتابه از داخل به بيرون با فشار جريان داشته باشد يا احتمال برود كه نجاست بيرون به داخل سرايت نمىكند، حتى اگر سطح آب بيرون و داخل مساوى هم باشد، آب آفتابه نجس نمىشود.
" احكام نجاسات " (136) نجس كردن خط و ورق قرآن حرام است، و اگر نجس شود بايد فورا آن را آب بكشند.
(137) اگر جلد قرآن نجس شود در صورتى كه نجس شدن موجب بى احترامى به قرآن باشد، بايد آن را آب بكشند.
(138) گذاشتن قرآن روى عين نجس مانند خون و مردار، اگر چه آن عين نجس خشك باشد حرام است و برداشتن قرآن از روى آن واجب مىباشد.
(139) نوشتن قرآن با مركب نجس، اگر چه يك حرف آن باشد، حرام است. و اگر نوشته شود بايد آن را آب بكشند، يا به وسيله تراشيدن و مانند آن، كارى كنند كه عين مركب نجس از بين برود و ورق متنجس به آن، آب كشيده شود (140) احتياط واجب آن است كه از دادن قرآن به كافر خوددارى كنند و اگر قرآن در دست او است در صورت امكان از او بگيرند.
(141) اگر ورق قرآن يا چيزى كه احترام آن لازم است، مثل كاغذى كه اسم خدا يا پيغمبر (صلى الله عليه وآله و سلم) يا امام (عليه السلام) بر آن نوشته شده، در مستراح بيفتد، بيرون آوردن