اجاره (1719) اجاره دهنده و كسى كه چيزى را اجاره مىكند بايد مكلف و عاقل باشند و به اختيار خودشان اجاره را انجام دهند، و نيز بايد در مال خود حق تصرف داشته باشند، پس سفيه چون حق ندارد در مال خود تصرف كند، اگر چيزى را اجاره كند يا اجاره دهد صحيح نيست. ولى بنا بر اظهر اگر طفل مميز با اجازه ولى، چيزى را اجاره دهد صحيح است و هم چنين است اگر بعد از بلوغ به اجاره سابقش رضايت دهد، ولى در مجنون اگر چه ولى هم اجازه دهد، اجاره او صحيح نيست.
(1720) انسان مىتواند از طرف ديگرى وكيل شود و مال او را اجاره دهد.
همچنين ولى يا قيم يا وصى مىتواند مال طفل را اجاره دهد، و يا خود آن طفل را اجير ديگرى نمايد، اما وقتى كه علم به بلوغ همراه با رشد او پيدا شد، ولايت او ساقط است و ادامه آن اجاره بستگى به اجازه خودش دارد.
(1721) اجاره دهنده و مستأجر لازم نيست صيغه اجاره را به عربى بخوانند، بلكه اگر مالك به كسى بگويد، ملك خود را به تو اجاره دادم، و او بگويد، قبول كردم، اجاره صحيح است. و هم چنين اگر حرفى نزنند و مالك به قصد اين كه ملك را اجاره دهد، آن را به مستأجر واگذار كند و او هم به قصد اجاره كردن بگيرد، اجاره صحيح است.
(1722) اگر انسان بدون صيغه اجاره بخواهد براى انجام عملى اجير شود، همين كه مشغول آن عمل شد اجاره صحيح است، يعنى كار او دلالت بر قبول دارد.
(1723) كسى كه نمىتواند حرف بزند، اگر با اشاره بفهماند كه ملك را اجاره داده يا اجاره كرده، صحيح است.