كه مرتد شده، اگر چه مرتد فطرى باشد بنابر اظهر، و يا مسلمانى كه محكوم به كفر است، مثل خوارج، در صورت توبه بر همه اينها قضا لازم است، ولى مسلمانى كه شيعه شده و نمازهايش را قبلا مطابق مذهب خودش يا مطابق مذهب شيعه با نيت قربت خوانده است بنابر اظهر قضا بر او واجب نيست. و اما اگر اصلا نمازش را نخوانده بايد قضا كند.
(1117) اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازى را كه خوانده باطل بوده، بايد قضاى آن را بخواند.
(1118) كسى كه نماز قضا دارد، بايد در خواندن آن كوتاهى نكند ولى واجب نيست فورا آن را بجا آورد، و كسى كه نماز قضا دارد تا وقتى كه وقت فريضه تنگ نشده مىتواند نماز قضا يا نماز مستحبى بخواند.
(1119) قضاى نمازهاى يوميه در صورتى كه ترتيب آنها معلوم باشد بايد به ترتيب خوانده شود، مثلا كسى كه يك روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نخوانده، بنا بر اظهر و احوط بايد اول نماز عصر و بعد از آن نماز ظهر را قضا نمايد.
(1120) اگر بخواهد قضاى چند نماز غير يوميه، مانند نماز آيات را بخواند يا مثلا بخواهد قضاى يك نماز يوميه و چند نماز غير يوميه را بخواند، لازم نيست آنها را به ترتيب بجا آورد.
(1121) اگر كسى نداند و گمان هم ندارد كه نمازهايى كه از او قضا شده كدام يك جلوتر بوده، بنابر اقوى لازم نيست به طورى بخواند كه ترتيب حاصل شود و مىتواند هر كدام را خواست مقدم بدارد، اگر چه احتياط، در صورتى كه عسر و حرج پيش نيايد و موجب فوت آنچه يقينا فوت شده، نشود، تحصيل يقين به ترتيب است، پس اگر نداند نماز مغرب و ظهر كه از او فوت شده كدام يك جلوتر بوده يك نماز مغرب بين دو ظهر يا يك نماز ظهر بين دو مغرب بنابر احتياط مستحب بخواند.
(1122) اگر نماز ظهر و عصر از او قضا شده ولى نمىداند از يك روز بوده يا از دو روز و نمى داند كدام زودتر قضا شده، مىتواند دو نماز چهار ركعتى بخواند: چهار ركعت اول به قصد نمازى كه اول فوت شده و چهار ركعت دوم به قصد نماز دوم.