در عقد او است، نمىتواند با خواهر آن زن، ازدواج نمايد.
(1912) انسان نمىتواند بدون اجازه زن خود، با خواهر زاده و برادر زاده او ازدواج كند، ولى اگر بدون اجازه زنش آنان را عقد نمايد و بعدا زن بگويد به آن عقد راضى هستم، بنا بر اقرب اشكال ندارد.
(1913) اگر انسان قبل از آن كه دختر عمه يا دختر خاله خود را بگيرد، نعوذ بالله با مادر آنان زنا كند، بنا بر احوط، ديگر نمىتواند با آنان ازدواج نمايد.
(1914) اگر با دختر عمه يا دختر خاله خود ازدواج نمايد و پيش از آن كه با آنان نزديكى كند، با مادرشان زنا نمايد، عقد آنان اشكال ندارد.
(1915) اگر با زنى غير از عمه و خاله خود زنا كند، بنا بر اظهر، مىتواند با دختر او ازدواج نمايد، ولى احتياط در عدم ازدواج است، ولى اگر زنى را عقد نمايد و با او نزديكى كند بعد با مادر او زنا كند، آن زن بر او حرام نمىشود، و هم چنين است اگر پيش از آن كه با او نزديكى كند با مادر او زنا نمايد.
(1916) زن مسلمان، نمىتواند با مرد غير مسلمان ازدواج نمايد و مرد مسلمان هم نمىتواند با زنان كافرى كه اهل كتاب نيستند، ازدواج كند، ولى با زنانى كه يهودى و يا نصرانى باشند، موقتا به صورت صيغه مىتواند ازدواج نمايد.
(1917) اگر با زنى كه در عده طلاق رجعى است زنا كند، آن زن بر او حرام مىشود، و اگر با زنى كه در عده طلاق بائن، يا عده وفات است زنا كند، بعدا مىتواند او را عقد نمايد.
(1918) اگر با زن بى شوهرى كه در عده نيست، زنا كند، بنا بر اظهر مكروه است كه بعدا آن زن را براى خود عقد نمايد، بلكه احتياط مستحب آن است كه با او ازدواج ننمايد، مگر اين كه زن از كار خود توبه نموده باشد.
(1919) اگر زنى را كه در عده ديگرى است براى خود عقد كند، چنانچه مرد و زن، يا يكى از آنان بدانند كه عده زن تمام نشده و بدانند عقد كردن زن در عده حرام است، آن زن بر او حرام مىشود، اگر چه مرد بعد از عقد با آن زن نزديكى نكرده باشد.
(1920) اگر زنى را براى خود عقد كند و بعد معلوم شود كه در عده بوده،