هشت فرسخ است بايد ترتيب اثر بدهد و نماز را شكسته بخواند، بلكه كافى بودن مطلق گمان اگر چه اطمينان نداشته باشد خالى از وجه نيست، و اگر براى او سؤال كردن مشكل نيست و حرج ندارد بايد بنابر احتياط سؤال كند.
(1035) اگر دو نفر عادل بگويند سفر هشت فرسخ است و دو نفر عادل ديگر بگويند نيست، بنابر احوط بايد قول دوم را بگيرد و نماز را تمام بخواند و اگر شكسته خوانده اعاده كند، حتى اگر بعدا هم معلوم شود كه هشت فرسخ بوده، مگر اين كه نماز اول را با قصد قربت خوانده باشد كه در اين صورت همان نماز كافى است.
(1036) كسى كه يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست، يا شك دارد كه هشت فرسخ هست يا نه، چنانچه در بين راه بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده، اگر چه كمى از راه باقى باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر تمام خوانده دوباره شكسته بجا آورد.
(1037) اگر طفل مميزى كه قصد سفر دارد در بين راه بالغ شود، در صورتى كه مجموع حركت از ابتداى سفر هشت فرسخ باشد، واجب است از زمان بلوغ نماز را شكسته بخواند.
(1038) اگر دو همسفر يكى معتقد به مقدار مسافت شرعى يعنى هشت فرسخ است و ديگرى معتقد است كه هشت فرسخ نيست، بايد هر كدام به وظيفه خود عمل كند و بنا بر احتياط واجب هيچ كدام به ديگرى اقتدا نكند.
(1039) اگر بين دو محلى كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و آمد كند به نحوى كه به حد ترخص برگردد، اگر چه روى هم رفته هشت فرسخ شود، بايد نماز را تمام بخواند.
(1040) اگر محلى دو راه داشته باشد، يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد، چنانچه انسان از راهى كه هشت فرسخ است، به آنجا برود، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راه ديگر بدون قصد برگشت برود، بايد تمام بخواند.
(1041) اگر شهر ديوار دارد، بايد ابتداى مسافت را از ديوار شهر حساب كند، و اگر ديوار ندارد، بايد از خانه هاى آخر شهر حساب نمايد.