فقاع: آب جو.
فقير محتاج - كسى كه نيازمند تأمين مخارج سال خود و عيالاتش است. و چيزى هم ندارد كه به طور روزانه قادر به تأمين هزينه زندگيش باشد.
في سبيل الله: در راه خدا انجام كار خيرى كه نفعش به عموم مسلمانان برسد مثل ساختن مسجد، پل، جاده و غيره.
" ق " قبل: پيش (كنايه از عضو جنسى كه در جلو بدن قرار دارد).
قتل: كشتن.
قتل نفس محترمه: كشتن كسى كه خونش از نظر شرعى محترم است و نبايد كشته شود.
قرائت: خواندن - خواندن حمد و سوره در نمازهاى يوميه.
قروح: دملها، زخمهاى چركين.
قريب: نزديك به واقع و حقيقت.
قرينه: نشانه، علامت، همانند.
قسم: سوگند - سوگند به يكى از اسامى خداوند براى انجام امور پسنديده، يا ترك ناپسند.
قصاص: كيفر، نوعى از مجازات است كه مشابه با جنايت انجام شده مىباشد مثل اين كه شخصى كسى را عمدا بكشد او را خواهند كشت.
قصد اقامه: قصد مسافر به ماندن ده روز يا بيشتر در يك محل.