تقاص: قصاص كردن - تهاتر - مال مديون را بابت طلب خود برداشتن.
تقليد: تبعيت از فتاوى مجتهد و عمل نمودن به دستور وى.
تكبيرة الاحرام: به قصد اقامه نماز الله اكبر گفتن.
تلف شدن: از بين رفتن.
تلقيح: نطفه مرد را با وسيله اى نظير سرنگ به رحم زن رساندن.
تمكن دارايى.
تملك به ضمان: مالك شدن با ضمانت. انسان مال استقراضى را مالك مىشود به شرط ضمانت اداى آن.
تيمم: در موارد عدم دسترسى به آب به جاى وضوء و غسل در هفت مورد بايد تيمم كرد.
تيمم بدل از غسل: در جايى كه غسل، ممكن نباشد و يا آبى براى غسل موجود نباشد، تيمم جايگزين غسل خواهد شد.
تيم جبيره اى: تيمم كسى كه بر اعضاء تيمم او مرهم يا پوشش است.
توكيل: وكيل يا نماينده قرار دادن.
توريه: نوعى حرف زدن است كه در آن نه دروغ گفته مىشود و نه راست. اين روش نوعى پنهان كارى است كه به منظور خلاص شدن از دروغ به كار گرفته مىشود.
تهمت: افترا بستن، نسبت ناروا دادن.
" ث " ثلثان: دو سوم - تبخير شدن دو سوم آب انگور و كشمش جوشيده كه موجب پاكى آن است.
ثمن: قيمت كالا.