از آن او است ورد او بى فايده است.
(2173) وصى بايد بالغ و عاقل و مورد اطمينان باشد، پس اگر خيانتى از او ظاهر شد، وصايتش باطل مىگردد و حق تصرفات از او سلب مىشود، و وصى مىتواند مرد باشد يا زن، نابينا باشد يا بينا، وارث وصيت كننده باشد يا غير آن، و وصى ميت مسلمان بايد مسلمان باشد.
(2174) اگر كسى چند وصى براى خود معين كند، چنانچه اجازه داده باشد كه هر كدام به تنهايى به وصيت عمل كنند، لازم نيست در انجام وصيت از يكديگر اجازه بگيرند، و هم چنين است بنا بر اظهر اگر در اين مورد چيزى اظهار نكرده باشد، و اگر اجازه نداده باشد، بايد با نظر يكديگر به وصيت عمل نمايند، و اگر حاضر نشوند كه با يكديگر به وصيت عمل كنند، و در تشخيص مصلحت اختلاف داشته باشند، در صورتى كه تأخير و مهلت دادن موجب شود كه عمل به وصيت معطل بماند، حاكم شرع آنها را مجبور مىكند كه تسليم نظر كسى شوند كه صلاح را تشخيص مىدهد، و اگر اطاعت نكنند، به جاى آنان ديگران را معين مىنمايد، و اگر يكى از آنان قبول نكرد يك نفر ديگر را به جاى او تعيين مىنمايد.
(2175) اگر شخصى را وصى و ديگرى را ناظر قرار دهد، بنابر اظهر تصرف وصى مشروط به رأى موافق ناظر است، و ناظر هم نمىتواند مستقلا تصرف كند، و اگر ناظر وفات نمود يا از مداخله امتناع كرد، بنابر احوط تصرف وصى منوط به نظر حاكم است، و اگر وصى وفات كرد حاكم مداخله مىنمايد.
(2176) اگر انسان از وصيت خود برگردد، مثلا بگويد ثلث مالش را به كسى بدهند، بعد بگويد به او ندهند، وصيت باطل مىشود، و اگر وصيت خود را تغيير دهد، مثل آن كه قيمى براى بچه هاى خود معين كند بعد ديگرى را به جاى او قيم نمايد، وصيت اولش باطل مىشود و بايد به وصيت دوم او عمل نمايند.
(2177) اگر كارى كند كه معلوم شود از وصيت خود بر گشته، مثلا خانه اى را كه وصيت كرده به كسى بدهند، بفروشد، يا ديگرى را براى فروش آن وكيل نمايد، وصيت باطل مىشود.
(2178) اگر وصيت كند چيز معينى را به كسى بدهند، بعد وصيت كند كه نصف