(1808) اگر وكيل در نگهدارى مالى كه در اختيار او است كوتاهى نكند و غير از تصرفى كه به او اجازه داده اند، تصرف ديگرى در آن ننمايد و اتفاقا آن مال از بين برود، لازم نيست عوض آن را بدهد. و اگر وكيل ادعا كند كه مال بدون تجاوز و كوتاهى تلف شده، چنانچه بينه بر خلافش نباشد، ادعايش قبول مىشود.
(1809) اگر وكيل در نگهدارى مالى كه در اختيار او است كوتاهى كند، يا غير از تصرفى كه به او اجازه داده اند تصرف ديگرى در آن بنمايد و آن مال از بين برود، ضامن است، پس اگر لباسى را كه گفته اند به فروش، بپوشد و آن لباس تلف شود، بايد عوض آن را بدهد.
(1810) اگر وكيل غير از تصرفى كه به او اجازه داده اند، تصرف ديگرى در مال بكند، مثلا لباسى را كه گفته اند به فروش، بپوشد و بعدا تصرفى را كه به او اجازه داده اند بنمايد، آن تصرف صحيح است.
(1811) اگر وكيل در چيزى كه به وكالت خريده عيبى ببيند، لازم است آن معامله را از جهت خيار عيب فسخ كند، چه موكل حاضر باشد يا غايب، و اگر موكل او را از فسخ كردن معامله منع كند، وكيل نمىتواند فسخ كند.
(1812) زن مىتواند براى طلاق دادن زن ديگر شوهرش يا طلاق زن مرد ديگر وكيل شود، بلكه مىتواند براى طلاق خودش از طرف شوهرش وكيل شود.