تصرف نمايند، پس سفيهى كه مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف مىكند، اگر شركت كند صحيح نيست.
(1685) اگر در عقد شركت شرط كنند كسى كه كار مىكند، يا بيشتر از شريك ديگر كار مىكند بيشتر منفعت ببرد، بايد به شرطى كه كرده اند عمل نمايند، و همچنين است بنا بر اظهر، اگر شرط كنند كسى كه كار نمىكند، يا كمتر كار مىكند بيشتر منفعت ببرد، در صورتى كه چنين شرطى عقلايى باشد.
(1686) اگر شرط نكنند كه يكى از شريك ها بيشتر منفعت ببرد، چنانچه سرمايه آنان يك اندازه باشد، منفعت و ضرر را هم به يك اندازه مىبرند و اگر سرمايه آنان يك اندازه نباشد، بايد منفعت و ضرر را به نسبت سرمايه قسمت نمايند، مثلا اگر دو نفر شريك شوند و سرمايه يكى از آنان دو برابر سرمايه ديگرى باشد، سهم او از منفعت و ضرر، دو برابر سهم ديگرى است اگر چه هر دو به يك اندازه كار كنند يا يكى كمتر كار كند، يا هيچ كار نكند.
(1687) اگر در عقد شركت شرط كنند كه هر دو با هم خريد و فروش نمايند، يا هر كدام به تنهايى معامله كنند، يا فقط يكى از آنان معامله كند، بايد به قرارداد عمل نمايند، و اگر معين نكنند كه كدام يك با سرمايه خريد و فروش نمايند، هيچ كدام بدون اجازه ديگرى، نمىتوانند با آن سرمايه معامله كنند.
(1688) شريكى كه اختيار سرمايه شركت با او است بايد به قرارداد شركت عمل كند، مثلا اگر با او قرار گذاشته اند كه نسيه بخرد، يا نقد بفروشد، يا جنس را از محل مخصوصى بخرد، بايد به همان قرارداد رفتار نمايد، و اگر با او قرارى نگذاشته باشند، بايد داد و ستدى نمايد كه براى شركت ضرر نداشته باشد ومعاملات را آن گونه كه متعارف است انجام دهد، پس اگر معمول است كه نقد بفروشد، يا مال شركت را در مسافرت همراه خود نبرد، بايد همين طور عمل نمايد، و اگر معمول است كه نسيه بدهد يا مال را به سفر ببرد، مىتواند همين طور عمل كند.
(1689) شريكى كه با سرمايه شركت معامله مىكند، اگر بر خلاف قرار دادى كه با او كرده اند، خريد و فروش كند و خسارتى براى شركت پيش آيد، ضامن است، و