مشقت: سختى، رنج، دشوارى.
مصالحه: سازش، آشتى.
مضطربه: زنى كه عادت ماهيانه اش بى نظم است.
مضمضه: چرخانيدن آب در دهان.
مطهرات: پاك كننده ها.
مظالم: آنچه كه در ذمه انسان است ولى صاحب آن معلوم نيست و يا دسترسى به آن ممكن نمىباشد. مانند اين كه كسى بدهكار است ولى صاحب آن را نمىشناسد و دسترسى به او ندارد.
مفطر: چيزى كه روزه را مىشكند.
مفلس: كسى كه دارائيش كمتر از بدهكاريش مىباشد.
مقررات شرعيه: آنچه از طرف خداوند به عنوان تكليف شرعى معين گرديده است.
مكروه: ناپسند، نامطلوب - آنچه انجام آن حرام نيست ولى تركش اولى است.
مكلف: هر انسانى كه بالغ و عاقل است.
ملاعبه: بازى كردن - معاشقه كردن.
مميز: خردسالى كه خوب و بد را تميز مىدهد.
موالات: پشت سر هم - پياپى انجام دادن.
مؤجر: اجاره دهنده.
موقوف عليهم: كسانى كه به نفع آنها وقف شده است.
موقوفه: وقف شده.
موكل: وكيل كننده.
منع كردن: جلوگيرى كردن، باز داشتن.
ميت: مرده، جسد بى جان انسان.