جريان پيدا نمىكند، كافى است به حدى ببارد كه اگر زمين سخت بود بر آن جارى مىشد.
(43) اگر باران، به عين نجس ببارد و به جاى ديگر ترشح كند، چنانچه عين نجاست همراه آن نباشد، و بو يا رنگ يا مزه نجاست نگرفته باشد پاك است. پس اگر باران بر خون ببارد و ترشح كند، چنانچه ذره اى خون در آن باشد، يا آن كه بو يا رنگ يا مزه خون گرفته باشد، نجس مىباشد.
(44) اگر بر روى بام عمارت، عين نجاست باشد، تا وقتى باران بر بام مىبارد، آبى كه به چيز نجس رسيده و از سقف يا ناودان مىريزد در صورتى كه صفات عين نجس را نداشته باشد و مضاف نشده باشد پاك است، و بعد از قطع شدن باران اگر معلوم باشد آبى كه مىريزد به چيز نجس رسيده است، نجس مىباشد.
(45) زمين نجسى كه باران بر آن ببارد پاك مىشود. و اگر باران بر زمين جارى شود و در موقع آمدن باران به جاى نجسى كه زير سقف است برسد آن را نيز پاك مىكند، اگر مضاف يا متغير به نجاست نشده باشد.
(46) خاك نجسى كه به واسطه باران گل شود پاك است، اگر آب باران به همه خاك برسد و بنا بر احوط موقع مخلوط شدن با خاك مضاف نشده باشد.
(47) هر گاه آب باران در جايى جمع شود، اگر چه كمتر از كر باشد چنانچه موقعى كه باران مىآيد، چيز نجسى را در آن بشويند و آب، بو يا رنگ يا مزه نجاست نگيرد، آن چيز نجس پاك مىشود.
(48) اگر بر فرش پاكى كه روى زمين نجس است باران ببارد و بر زمين نجس جارى شود، فرش نجس نمىشود و زمين هم پاك مىگردد، مگر اين كه آب، مضاف يا متغير شود.
(49) اگر آب باران بعد از آن كه از باريدن افتاد، در گودالى جمع شود و كمتر از كر باشد، چنانچه نجاست به آن برسد نجس مىشود.