آن را تطهير كند بعد وضو بگيرد .
(281) اگر يكى از اعضاى وضو نجس باشد و بعد از وضو شك كند كه پيش از وضو آن جا را آب كشيده يا نه، چنانچه در موقع وضو ملتفت پاك بودن و نجس بودن آن جا نبوده وضو باطل است بنابر احوط، در صورتى كه با وضو گرفتن و يا غير آن به طور اتفاقى پاك نشده باشد. و اگر ملتفت بوده، يا شك دارد كه ملتفت بوده يا نه وضو صحيح است. و در هر صورت بايد بنا بر احوط براى نماز و مانند آن، جايى را كه نجس بوده، آب بكشد.
(282) اگر در صورت يا دست ها بريدگى يا زخمى است كه خون آن بند نمىآيد و آب براى آن ضرر ندارد، بايد در آب كر يا جارى فرو برد و قدرى فشار دهد كه خون بند بيايد، بعد به دستورى كه گفته شد وضوى ارتماسى بگيرد. و اگر بعد از بند آمدن دو مرتبه خون جارى شد وضو به طور ارتماسى صحيح است و اگر خون جارى نشد به صورت ترتيبى هم مىشود وضو گرفت.
شرط هفتم: وقت براى وضو و نماز كافى باشد.
(283) هر گاه وقت به قدرى تنگ باشد كه اگر وضو بگيرد تمام نماز بعد از وقت خوانده مىشود، بايد تيمم كند، ولى اگر براى وضو و تيمم يك اندازه وقت لازم باشد بايد وضو بگيرد براى انجام يك ركعت با وضو. و اگر با وضو، وقت يك ركعت نماز و با تيمم، وقت چهار ركعت را دارد مىتواند هر كدام را خواست انتخاب كند بنابر اظهر.
(284) كسى كه در تنگى وقت نماز بايد تيمم كند اگر به قصد قربت يا براى كار مستحبى مثل خواندن قرآن وضو بگيرد، صحيح است ولى اگر براى خواندن آن نماز وضو بگيرد باطل است.
شرط هشتم: به قصد قربت يعنى براى انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد، و اگر براى خنك شدن يا به قصد ديگرى وضو بگيرد باطل است. ولى اگر به قصد قربت وضو بگيرد و قصد ديگرى مثل خنك شدن تابع قصد وضو باشد، اشكال ندارد.