بدهد، آن چيز را از او بگيرد، اگر چه غصب نيست، اما كار حرامى انجام داده است.
(2037) مالى را كه نزد كسى گرو گذاشته اند، اگر ديگرى غصب كند صاحب مال و طلبكار مىتوانند چيزى را كه غصب كرده از او مطالبه نمايند و چنانچه آن چيز را از او بگيرند باز هم در گرو است و اگر آن چيز از بين برود و عوض آن را بگيرند، آن عوض هم مثل خود آن چيز گرو مىباشد.
(2038) اگر انسان چيزى را غصب كند، بايد به صاحبش برگرداند، و اگر آن چيز از بين برود، بايد عوض آن را به او بدهد.
(2039) اگر از چيزى كه غصب كرده منفعتى به دست آيد، مثلا از گوسفندى كه غصب كرده بره اى پيدا شود، تعلق به صاحب مال دارد، و نيز كسى كه خانه اى را غصب كرده، اگر چه در آن ننشيند، بايد اجاره آن را بدهد.
(2040) اگر از بچه يا ديوانه چيزى را غصب كند، بايد آن را به ولى او بدهد و اگر از بين برود بايد عوض آن را بدهد.
(2041) اگر چيزى را كه غصب كرده با چيز ديگرى مخلوط كند، مثلا گندمى را كه غصب كرده با جو مخلوط نمايد، چنانچه جدا كردن آنها ممكن است، اگر چه زحمت داشته باشد، بايد جدا كند و به صاحبش برگرداند.
(2042) هر گاه دو نفر با هم چيزى را غصب كنند، اگر چه هر يك به تنهايى مىتوانست آن را غصب نمايد، هر كدام از آنان ضامن نصف آن است.
(2043) اگر چيزى را كه غصب كرده به طورى تغيير دهد كه از اولش بهتر شود مثلا طلايى را كه غصب كرده گوشواره بسازد، چنانچه صاحب مال بگويد: مال را به همين صورت بده، بايد به او بدهد و نمى تواند براى زحمتى كه كشيده مزد بگيرد، بلكه بدون اجازه مالك حق ندارد آن را به صورت اولش در آورد.
(2044) اگر چيزى را غصب كند كه باقى ماندن آن چيز با آن شكل حرام است، مثل بت و صليب و آلات لهو كه شكستن آنها واجب است. پس اگر غاصب آن را خراب كند، بايد اصل مواد آنها را به صاحبش بدهد و مزد ساخت آن به عهده او نيست، ولى اگر آن چيز منفعت حلالى هم داشته، مثل ظروف طلا و نقره (بنا بر جواز نگاه داشتن آنها) پس بى وجه نيست كه مزد ساخت آن را هم ضامن باشد.