كند و نماز او صحيح است.
(678) كسى كه در پاك بودن بدن يا لباس خود شك دارد، چنانچه نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد كه بدن يا لباسش نجس بوده، نماز او صحيح است، اما اگر مىدانسته كه قبلا نجس بوده و بعد شك كرد كه پاك شده يا نه و به همان حال نماز خواند و بعد از نماز فهميد كه پاك نشده بود، در اين صورت نمازش باطل است.
(679) اگر لباس را آب بكشد و يقين كند پاك شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاك نشده، نمازش صحيح است و هم چنين اگر ديگرى لباس او را آب بكشد - كه اين كار را به او واگذار كرده بود - و بعد بفهمد كه پاك نشده يا اين كه فهميد بدن يا لباسش نجس شده، و همان طور نماز خواند و بعد از نماز فهميد كه اشتباه كرده و پاك بوده است، در تمامى اين موارد نمازش صحيح است (680) اگر خونى در بدن يا لباس خود ببيند و يقين كند كه از خونهاى نجس نيست، مثلا يقين كند كه خون پشه است، چنانچه بعد از نماز بفهمد از خونهايى بوده كه نمىشود با آن نماز خواند، نمازش صحيح است.
(681) اگر يقين كند خونى كه در بدن يا لباس او است، خون نجسى است كه نماز با آن صحيح است، مثلا يقين كند خون زخم و دمل است، چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده كه نماز با آن باطل است، نمازش صحيح است.
(682) اگر نجس بودن چيزى را فراموش كند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن برسد و در حال فراموشى نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد، نمازش صحيح است. ولى اگر بدنش با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد، و بدون اين كه خود را آب بكشد، غسل كند و نماز بخواند، غسل و نمازش باطل است، مگر اين كه طورى باشد كه به غسل نمودن، بدن نيز پاك شود. و نيز اگر جايى از اعضاى وضو با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و پيش از آن كه آنجا را آب بكشد، وضو بگيرد و نماز بخواند، وضو و نمازش باطل مىباشد مگر اين كه طورى باشد كه به وضو گرفتن، اعضاى وضو نيز پاك شود.
(683) كسى كه يك لباس دارد، اگر بدن و لباسش نجس شود و به اندازه آب كشيدن يكى از آنها آب داشته باشد، احتياط در اين است كه بدن را آب بكشد و با