كند خوردن آن حيوان حرام است، بلكه اگر از پيش خود دنبال شكار رود و بعدا صاحبش بانگ بزند كه زودتر خود را به شكار برساند، اگر چه به واسطه صداى صاحبش شتاب كند، بنابر اظهر بايد از خوردن آن شكار، خوددارى نمايند.
3 - كسى كه سگ را مىفرستد بايد مسلمان باشد يا بچه مسلمان باشد كه خوب و بد را مىفهمد، و اگر كافر يا كسى كه اظهار دشمنى با اهل بيت پيغمبر (ص) مىكند سگ را بفرستد، شكار آن سگ، حرام است.
4 - وقت فرستادن سگ، نام خدا را ببرد، و اگر عمدا نام خدا را نبرد، آن شكار حرام است، ولى اگر از روى فراموشى باشد، در صورتى كه معتقد به وجوب بردن نام خدا در اين هنگام بود و يا اگر معتقد نبوده عادت به بردن نام خدا داشت، اشكال ندارد، و اگر وقت فرستادن، نام خدا را عمدا نبرد و پيش از آن كه سگ به شكار برسد نام خدا را ببرد بنابر احتياط، بايد از آن شكار اجتناب نمايند، اگر چه بنابر اظهر مانعى ندارد.
5 - شكار به وسيله زخمى كه از دندان سگ پيدا كرده بميرد، پس اگر سگ شكار را خفه كند، يا شكار به دليل دويدن يا ترس بميرد، حلال نيست.
6 - كسى كه سگ را فرستاده، وقتى برسد كه حيوان مرده باشد، يا اگر زنده است به اندازه سر بريدن آن وقت نباشد، و چنانچه وقتى برسد كه به اندازه سر بريدن وقت باشد، مثلا حيوان چشم يا دم خود را حركت دهد، يا پاى خود را به زمين بزند، چنانچه سر حيوان را نبرد تا بميرد، حلال نيست. و بنا بر احوط، شكارچى بايد خودش را زود به شكار برساند كه اگر زنده است، آن را به دستور شرع سر ببرد، و اگر عجله نكرد، چه معذور باشد يا نه، و احتمال بدهد كه بعد از شكار كردن هنوز زنده بوده و بعدا مرده است، پاك و حلال بودن شكار، مشكل است.
(2097) اگر چند سگ را بفرستد و با هم حيوانى را شكار كنند، چنانچه همه آنها داراى شرايطى كه در مسأله قبل گفته شد بوده اند، شكار حلال است و اگر يكى از آنها داراى آن شرايط نبود، شكار حرام است.
(2098) اگر سگ را براى شكار حيوانى بفرستد و آن سگ حيوان ديگرى را شكار كند، آن شكار حلال و پاك است، و نيز اگر آن حيوان را با حيوان ديگرى شكار