چند روز ديگر آن نشانه استحاضه دارد، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد، همه آن حيض است، و اگر خونى كه نشانه حيض را دارد كمتر از سه روز باشد بايد بنابر احتياط تا هفت روز را حيض قرار دهد.
(422) مبتدئه، يعنى زنى كه دفعه اول خون ديدن او است، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند و همه خون هايى كه ديده يك جور باشد بايد عادت خويشان خود را به طورى كه در مضطربه گفته شد حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد.
(423) مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر نشانه استحاضه را داشته باشد، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد، همه آن حيض است. ولى اگر پيش از گذشتن ده روز از خونى كه نشانه حيض دارد دوباره خونى ببيند كه آن هم نشانه خون حيض داشته باشد، مثل آن كه پنج روز خون سياه و نه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سياه ببيند، بايد از اول خون اول كه نشانه حيض دارد، حيض قرار دهد و در عدد رجوع به خويشاوندان خود كند و بقيه را استحاضه قرار دهد.
(424) مبتدئه اگر بيشتر از ده روز خونى ببيند كه چند روز آن نشانه حيض و چند روز ديگر آن نشانه استحاضه داشته باشد، چنانچه خونى كه نشانه حيض دارد از سه روز كمتر يا از ده روز بيشتر باشد، بايد از اولى كه خون نشانه حيض دارد، حيض قرار دهد و در عدد به خويشاوندان خود رجوع كند و بقيه را استحاضه قرار دهد.
(425) ناسيه، يعنى زنى كه وقت و عدد عادت خود را فراموش كرده است، اگر بيشتر از ده روز خون ببيند بايد روزهايى را كه خون او نشانه حيض دارد تا ده روز، حيض قرار دهد و بقيه را استحاضه قرار دهد. و اگر نتواند حيض را به واسطه نشانه هاى آن تشخيص دهد، بنا بر احتياط واجب بايد هفت روز اول را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد، مگر اين كه بداند به طور مسلم در روزهاى اول، حيض نمىشده است كه در آن صورت بعد از آن روزها را بايد حيض قرار دهد، و اگر ظن اطمينانى پيدا كرد كه ايام عادتش مثل خويشان خود است عادت آنها را براى خود انتخاب مىكند.