(404) مدت حيض كمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نمىشود، و اگر مختصرى هم از سه روز كمتر باشد حيض نيست.
(405) بايد سه روز اول حيض پشت سر هم باشد، پس اگر مثلا دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند حيض نيست.
(406) اگر سه روز پشت سر هم خون ببيند و سپس پاك شود، چنانچه دوباره خون ببيند و روزهايى كه خون ديده و در وسط پاك بوده، روى هم از ده روز بيشتر نشود، تمام اين مدت را حيض قرار مىدهد.
(407) اگر زنى بيش از سه روز خون ديد و ده روزه يا كمتر از آن پاك شد، چنانچه نمىداند خون زخم و جراحت است يا نه، اگر در ايام عادت زن باشد يا اين كه شرايط حيض را داشته باشد آن را خون حيض قرار مىدهد.
(408) اگر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر باشد و نداند خون حيض است يا زخم، اگر قبلا حيض بوده، يعنى خون حيض ديده و ممكن است اين خون دنباله آن باشد حيض است ليكن اظهر اعتبار خروج از چپ براى حيض و خروج از طرف راست براى زخم است، و با عدم امكان وارسى، عمل به حالت سابقه مىنمايد و اگر سابقا پاك بوده وظيفه اى نسبت به حيض ندارد.
(409) اگر خونى ببيند و شك كند كه خون حيض است يا خون نفاس، اگر در ايام عادت زن باشد آن را خون حيض قرار مىدهد و اگر نه بايد به وظيفه اى كه مشترك بين حيض و نفاس است عمل كند، يعنى لازم نيست آنچه بر حائض واجب است ولى بر نفساء واجب نيست و آنچه بر نفساء واجب است و بر حائض واجب نيست بجا آورد. گرچه انجام دادن مجموع وظايف حائض و وظايف نفساء، مطابق احتياط است بلكه اين احتياط در صورت امكان ترك نشود و در صورت عدم امكان احتياط، مخالفت قطعيه ننمايد.
(410) اگر خونى ببيند كه نداند خون حيض است يا بكارت، ولى احتمال خون ديگرى مثل خون جراحت و زخم را هم نمىدهد، بايد خود را وارسى كند، يعنى مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند، بعد بيرون آورد پس اگر اطراف آن آلوده باشد، خون بكارت است و اگر به همه آن رسيده، حيض مىباشد.