(1332) اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل كند، چه آن ذاتا حرام باشد مثل شراب و زنا، يا به جهتى حرام شده باشد، مثل نزديكى با همسر در حال حيض، بنابر احتياط كفاره جمع بر او واجب مىشود، يعنى بايد يك بنده آزاد كند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كند يا به هر كدام آنها يك مد گندم يا جو يا نان و مانند اينها بدهد، و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد، هر كدام كه ممكن است بايد انجام دهد.
(1333) اگر نذر كند كه روز معينى را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز عمدا روزه خود را باطل كند، بايد يك بنده آزاد نمايد يا دو ماه پى در پى روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام دهد، ولى اگر نذر او مطلق باشد و روزى را براى آن روزه بگيرد، مانند روزه مستحبى مىتواند در آن روز چه پيش از ظهر و چه بعد از ظهر افطار كند و در روز ديگرى براى اداى نذرش روزه بگيرد.
(1334) كسى كه قضاى روزه ماه رمضان گرفته است، در صورت وسعت وقت پيش از ظهر مىتواند افطار كند و آن قضا را در وقت ديگرى انجام دهد ولى افطار بعد از ظهر حرام است، و اگر بعد از ظهر افطار كند بايد كفاره بدهد و كفاره او اطعام ده فقير و در صورت عدم توانايى سه روز روزه گرفتن است.
(1335) كسى كه مىتواند وقت را تشخيص دهد، اگر به گفته كسى كه مى گويد مغرب شده افطار كند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و كفاره بر او واجب مىشود.
(1336) كسى كه عمدا روزه خود را باطل كرده، اگر براى فرار از كفاره به سفر برود، اگر چه پيش از ظهر، كفاره از او ساقط نمى شود.
(1337) اگر يقين كند كه روز اول ماه رمضان است و عمدا روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود كه آخر شعبان بوده، كفاره بر او واجب نيست.
(1338) اگر انسان شك كند كه آخر رمضان است يا اول شوال، و عمدا روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود كه اول شوال بوده، كفاره بر او واجب نيست.
(1339) اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود كه روزه دار است نزديكى كند، چنانچه زن را مجبور كرده باشد، كفاره روزه خودش و روزه زن را بايد بدهد ولى اگر