يا به " ص " بايد ياد بگيرد، و چنانچه دو جور يا بيشتر بخواند مثل آن كه در (اهدنا الصراط المستقيم) صراط را يك مرتبه با سين و يك مرتبه با صاد بخواند، نمازش باطل است. ولى اگر آن كلمه أي را كه دو جور خوانده از اذكار بأشد، و غلط خواندنش از ذكر بودن خارجش نكند نمازش صحيح است.
(مسأله 997) بنابر احتياط واجب اگر در كلمه أي واو بأشد و حرف قبل از واو در آن كلمه پيش داشته بأشد، و حرف بعد از واو در آن كلمه همزه بأشد، مثل كلمه " سوء " بايد آن واو را مد بدهد يعنى آن را بكشد، و هم چنين اگر در كلمه أي " الف " بأشد و حرف قبل از الف در آن كلمه زبر داشته بأشد و حرف بعد از الف در آن كلمه همزه بأشد مثل " جا " بايد الف آن را بكشد، و نيز اگر در كلمه أي " ى " بأشد و حرف پيش از " ى " در آن كلمه زير داشته بأشد و حرف بعد از " ى " در آن كلمه همزه بأشد مثل " جئ " بايد " ى " را با مد بخواند و اگر بعد از أين حروف " واو والف و يا " بجاى همزه حرفى بأشد كه ساكن است يعنى زير وزبر و پيش ندارد، باز هم بايد أين سه حرف را با مد بخواند، مثلا در ولا الضالين كه بعد از الف حرف لام ساكن است، بايد الف آن را با مد بخواند، و چنانچه به دستوري كه گفته شد رفتار نكند، احتياط واجب آنست كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند.
(مسأله 998) احتياط واجب آنست كه در نماز، وقف به حركت و وصل به سكون ننمايد، و معناى وقف به حركت آنست كه زير يا زبر يا پيش آخر كلمه أي را بگويد و بين آن كلمه و كلمه بعدش فاصله دهد، مثلا بگويد: الرحمن الرحيم و ميم الرحيم را زير بدهد و بعد قدرى فاصله دهد و بگويد مالك يوم الدين، و معناى وصل به سكون آنست كه زير يا زبر يا پيش كلمه أي را نگويد و آن كلمه را به كلمه بعد بچسباند، مثل آن كه بگويد: الرحمان الرحيم و ميم الرحيم را زير ندهد و فورا مالك يوم الدين را بگويد.
(مسأله 999) هر گاه دو حرف اصلى هم جنس در يك كلمه جمع شوند ادغام آنها واجب است مثل مد ورد، و هر گاه لام تعريف بر سر كلمه أي آيد كه أول آن كلمه از حروف شمسي بأشد واجب است لام را در آن حرف شمسي، (ت، ث، د، ذ، ر، ز، س،