و خوردن گوشت آنها هم حرام است، و حيوان حرام گوشتى را كه مانند گرگ و پلنگ درنده و گوشتخوار است، اگر بدستورى كه گفته مىشود سر ببرند يا با تير و مانند آنها شكار كنند پاك است، ولى گوشت آن حلال نمىشود و اگر با سگ شكارى آن را شكار كنند پاك شدن بدنش هم اشكال دارد.
(مسأله 2603) فيل و خرس و بوزينه و موش و حيواناتى كه مانند سوسمار در داخل زمين زندگى مىكنند اگر خون جهنده داشته باشند و به خودى خود بميرند نجسند.
ولى اگر سر آنها را ببرند يا آنها را با اسلحه شكار نمايند پاك است.
(مسأله 2604) اگر از شكم حيوان زنده بچه مرده أي بيرون آيد يا آن را بيرون آورند خوردن گوشت آن حرام است.
دستور سر بريدن حيوانات (مسأله 2605) دستور سر بريدن حيوان آنست كه چهار رگ بزرگ گردن آن را بطور كامل ببرند. و اگر آنها را بشكافند كافى نيست. و ظاهر أين است كه بريدن أين چهار رگ در خارج واقع نمىشود مگر أين كه از زير برآمدگى گلو ببرند و آن چهار رگ عبارت است از مجراى نفس و مجراى خوراك و دو رگ كلفتى كه در دو طرف مجراى نفس مىباشد.
(مسأله 2606) اگر بعضي از چهار رگ را ببرند و صبر كنند تا حيوان بميرد بعد بقيه را ببرند فائده ندارد. اما در صورتي كه چهار رگ را پيش از جان دادن حيوان ببرند ولى بطور معمول پشت سر هم نباشد آن حيوان پاك و حلال است، اگر چه احتياط مستحب آنست كه پشت سر هم ببرند.
(مسأله 2607) اگر گرگ گلوى گوسفندى را بطورى بكند كه از چهار رگى كه در گردن است و بايد بريده شود چيزى نماند آن گوسفند حرام مىشود. ولى اگر مقداري از گردن را بكند و چهار رگ باقي بأشد يا جاى ديگر بدن را بكند در صورتي كه گوسفند زنده بأشد و به دستوري كه گفته مىشود سر آن را ببرند حلال و پاك مىباشد.