احكام ضامن شدن (مسأله 2328) اگر انسان بخواهد ضامن شود كه بدهى كسى را بدهد ضمانت أو در صورتي صحيح است كه به طريقي - لفظ بأشد يا عمل - به طلبكار بفهماند كه من ضامن شده أم كه طلب تو را بدهم و طلبكار هم رضايت خود را بفهماند. و راضى بودن بدهكار شرط نيست.
(مسأله 2329) ضامن و طلبكار بايد بالغ و عاقل باشند و كسى هم آنها را مجبور نكرده بأشد، و نيز بايد سفيه و مفلس نباشند ولى أين شرطها در بدهكار نيست، مثلا اگر كسى ضامن شود كه بدهى بچه يا ديوانه يا سفيه را بدهد صحيح است.
(مسأله 2330) در صورتي انسان مىتواند ضامن شود كه طلبكار و بدهكار و جنس بدهى معين باشند. پس اگر دو نفر از كسى طلبكار باشند و انسان بگويد من ضامن هستم كه طلب يكى از شماها را بدهم چون معين نكرده كه طلب كدام را مىدهد ضمانت أو باطل است. و نيز اگر كسى از دو نفر طلبكار بأشد و شخصي بگويد من ضامن هستم كه بدهى يكى از آن دو نفر را به تو بدهم، چون معين نكرده كه بدهى كدام را مىدهد ضمانت أو باطل است. و هم چنين اگر كسى از ديگرى مثلا ده من گندم و ده تومان پول طلبكار بأشد و شخصي بگويد من ضامن يكى از دو طلب تو هستم و معين نكند كه ضامن گندم است يا ضامن پول صحيح نيست.
(مسأله 2331) اگر طلبكار طلب خود را به ضامن ببخشد، ضامن نمىتواند از بدهكار چيزى بگيرد و اگر مقداري از آن را ببخشد نمىتواند آن مقدار را مطالبه نمايد.
(مسأله 2332) اگر انسان ضامن شود كه بدهى كسى را بدهد نمىتواند از ضامن شدن خود بر گردد.
(مسأله 2333) ضامن و طلبكار بنابر احتياط نمىتوانند شرط كنند كه هر وقت بخواهند ضمانت را به هم بزنند.