بميرد بايد أول تمام زكات را از مالى كه زكات آن واجب شده بدهند بعد قرض أو را ادا نمايند.
(مسأله 1887) كسى كه بدهكار است و گندم يا جو يا خرما يا انگور هم دارد اگر بميرد و پيش از آن كه زكات اينها واجب شود ورثه قرض أو را از مال ديگر بدهند هر كدام كه سهمشان به " 288 " من " 45 " مثقال كم برسد بايد زكات بدهد، و اگر پيش از آن كه زكات اينها واجب شود قرض أو را ندهند چنانچه مال ميت فقط به اندازه بدهى أو بأشد واجب نيست زكات را بدهند و اگر مال ميت بيشتر از بدهى أو بأشد بايد جنس زكات دار را نسبت به مجموع مال ملاحظه كنند به همان نسبت از جنس زكات دار كسر شود سپس سهم هر يك از ورثه كه به اندازه نصاب برسد زكات بر أو واجب است.
(مسأله 1888) اگر گندم و جو و خرما و كشمشى كه زكات آنها واجب شده خوب و بد دارد جايز است كه زكات هر كدام از خوب و بد را از خود آنها بدهد و احتياط واجب آن است كه زكات نوع خوب را از نوع بد ندهد.
نصاب طلا (مسأله 1889) طلا دو نصاب دارد: نصاب أول آن بيست مثقال شرعي است كه هر مثقال آن " 18 " نخود است. پس وقتى كه طلا به بيست مثقال شرعي كه پانزده مثقال معمولى است برسد اگر شرايط ديگر را هم كه گفته شد داشته بأشد انسان بايد يك چهلم آن را كه نه نخود مىشود از بابت زكات بدهد، و اگر به أين مقدار نرسد زكات آن واجب نيست. و نصاب دوم آن چهار مثقال شرعي است كه سه مثقال معمولى مىشود يعنى اگر سه مثقال به پانزده مثقال اضافه شود بايد زكات تمام " 18 " مثقال را از قرار يك چهلم بدهد و اگر كمتر از سه مثقال اضافه شود فقط بايد زكات " 15 " مثقال آن را بدهد و زيادى آن زكات ندارد و هم چنين است هر چه بالا رود يعنى اگر سه مثقال اضافه شود بايد زكات تمام آنها را بدهد و اگر كمتر اضافه شود مقداري كه اضافه شده زكات ندارد.