احكام طلاق (مسأله 2514) مردى كه زن خود را طلاق مىدهد بايد بالغ و عاقل بأشد، و به اختيار خود طلاق دهد، و اگر أو را مجبور كنند كه زنش را طلاق دهد طلاق باطل است، و نيز بايد قصد طلاق داشته بأشد پس اگر صيغه طلاق را مثلا به شوخى بگويد صحيح نيست.
(مسأله 2515) زن بايد در وقت طلاق از خون حيض و نفاس پاك بأشد، و شوهرش در آن پاكى با أو نزديكى نكرده بأشد، و تفصيل أين دو شرط در مسائل آينده گفته مى شود.
(مسأله 2516) طلاق دادن زن در حال حيض يا نفاس در سه صورت صحيح است:
(أول) آن كه شوهرش بعد از ازدواج با أو نزديكى نكرده بأشد.
(دوم) معلوم بأشد آبستن است و اگر معلوم نباشد و شوهر در حال حيض طلاقش بدهد بعد بفهمد آبستن بوده احتياط واجب آنست كه دوباره أو را طلاق دهد.
(سوم) مرد بواسطة غائب بودن يا حبس بودن نتواند بفهمد كه زن از خون حيض و نفاس پاك است يا نه.
(مسأله 2517) اگر زن را از خون حيض پاك بداند و طلاقش دهد بعد معلوم شود كه موقع طلاق در حال حيض بوده طلاق أو باطل است، و اگر أو را در حيض بداند و طلاقش دهد بعد معلوم شود پاك بوده طلاق أو صحيح است.
(مسأله 2518) كسى كه مىداند زنش در حال حيض يا نفاس است، اگر غائب شود مثلا مسافرت كند و بخواهد أو را طلاق دهد، بايد تا مدتى كه معمولا زنها از حيض يا نفاس پاك مىشوند صبر كند و بعد طلاق بدهد.
(مسأله 2519) اگر مردى كه غائب است بخواهد زن خود را طلاق دهد چنانچه بتواند اطلاع پيدا كند كه زن أو در حال حيض يا نفاس است يا نه، اگر چه اطلاع أو از