مسلمان خمس آن زمين را بدهد.
(مسأله 1827) اگر كافر ذمي موقع خريدن زمين شرط كند كه خمس ندهد يا شرط كند كه خمس بر فروشنده بأشد شرط أو صحيح نيست و بايد خمس را بدهد.
ولى اگر شرط كند كه فروشنده مقدار خمس را از طرف أو به صاحبان خمس بدهد بر فروشنده لازم است كه عمل به شرط نمايد.
(مسأله 1828) اگر مسلمان زمينى را به غير خريد و فروش ملك كافر ذمي كند و عوض آن را بگيرد مثلا با أو صلح نمايد كافر ذمي بايد خمس آن را بدهد.
مصرف خمس (مسأله 1829) مشهور آن است كه خمس را بايد دو قسمت كنند يك قسمت آن سهم سادات است، و بايد به سيد فقير يا سيد يتيم يا به سيدي كه در سفر در مانده شده بدهند. و نصف ديگر آن سهم امام عليه السلام است كه در أين زمان بايد به مجتهد جامع الشرايط بدهند، يا به مصرفى كه أو اجازه مىدهد برسانند، ولى اگر انسان بخواهد سهم امام عليه السلام را به مجتهدي كه از أو تقليد نمىكند بدهد بنابر احتياط واجب بايد از مجتهدي كه تقليد مىكند اجازه بگيرد، و در صورتي به أو اذن داده مىشود كه بداند آن مجتهد و مجتهدي كه از أو تقليد مىكند سهم امام عليه السلام را به يك طور مصرف مىكنند.
(مسأله 1830) سيد يتيمى كه به أو خمس مىدهند بايد فقير بأشد ولى به سيدي كه در سفر درمانده شده اگر در وطنش فقير هم نباشد مىشود خمس داد.
(مسأله 1831) به سيدي كه در سفر درمانده شده اگر سفر أو سفر معصيت بأشد بنابر احتياط واجب نبايد خمس بدهند.
(مسأله 1832) به سيدي كه عادل نيست مىشود خمس داد، ولى به سيدي كه دوازده امامى نيست نبايد خمس بدهند.