نكرده بأشد، ولى اگر در مرضى كه در آن مرض از دنيا رفته زنى را عقد كرده و با أو نزديكى نكرده است، آن زن از أو ارث نمىبرد و حق مهر هم ندارد.
(مسأله 2789) اگر زن در حال مرض شوهر كند و به همان مرض بميرد، شوهرش اگر چه با أو نزديكى نكرده بأشد از أو ارث مىبرد.
(مسأله 2790) اگر زن را به ترتيبي كه در احكام طلاق گفته شد طلاق رجعي بدهند، و در بين عده بميرد، شوهر از أو ارث مى برد. و نيز اگر شوهر در بين آن عده بميرد زن از أو ارث مىبرد. ولى اگر بعد از گذشتن عده يا در عده طلاق بائن يكى از آنان بميرد ديگرى از أو ارث نمىبرد.
(مسأله 2791) اگر شوهر در حال مرض عيالش را طلاق دهد و پيش از گذشتن دوازده ماه هلالي بميرد زن با سه شرط از أو ارث مىبرد:
(أول) آن كه در أين مدت شوهر ديگر نكرده بأشد و در صورتي كه شوهر كرده بأشد احتياط أين است كه صلح نمايند.
(دوم) بواسطة بي ميلى به شوهر مالى به أو نداده بأشد كه به طلاق دادن راضى شود بلكه اگر چيزى هم به شوهر ندهد، ولى طلاق به تقاضاى زن بأشد باز هم ارث بردنش اشكال دارد.
(سوم) شوهر در مرضى كه در آن مرض زن را طلاق داده بواسطة آن مرض بميرد، و اگر در آن مرض به جهت ديگرى بميرد احتياط أين است كه مصالحه نمايند، ولى اگر از آن مرض خوب شود و به جهت ديگرى از دنيا برود زن از أو ارث نمىبرد.
مسائل متفرقة ارث (مسأله 2792) قرآن و انگشتر و شمشير ميت و لباسهائى را كه پوشيده مال پسر بزرگتر است، و اگر ميت از سه چيز أول بيشتر از يكى دارد مثلا دو قرآن يا دو انگشتر دارد احتياط واجب آنست كه پسر بزرگ در آنها با ورثه ديگر صلح كند.