خون نماز بخواند. ولى اگر براى خود شخص سخت بأشد گرچه براى بيشتر مردم سخت نباشد احتياط واجب آنست كه با آن خون نماز نخواند و هم چنين است اگر چركى كه با خون بيرون آمده، يا دوائى كه روى زخم گذاشته اند و نجس شده، در بدن يا لباس أو بأشد.
(مسأله 847) اگر خون بريدگى و زخمى كه به زودى خوب مىشود و شستن آن آسان است، در بدن يا لباس نمازگزار بأشد، نماز أو باطل است.
(مسأله 848) اگر جائى از بدن يا لباس كه با زخم فاصله دارد، به رطوبت زخم نجس شود، جايز نيست با آن نماز بخواند. ولى اگر مقداري از بدن يا لباس كه معمولا به رطوبت زخم آلوده مىشود، به رطوبت آن نجس شود، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
(مسأله 849) اگر از بواسير كه دانههاى آن بيرون نباشد يا زخمى كه توى دهان و بيني و مانند اينها است، خونى به بدن يا لباس برسد، بنابر احتياط نبايد با آن نماز بخواند. و اما خون بواسيرى كه دانههاى آن بيرون است، نماز خواندن با آن جائز است.
(مسأله 850) كسى كه بدنش زخم است، اگر در بدن يا لباس خود خونى كه بيشتر از درهم است ببيند، و نداند از زخم است يا خون ديگر جائز نيست كه با آن نماز بخواند.
(مسأله 851) اگر چند زخم در بدن بأشد و طورى نزديك هم باشند كه يك زخم حساب شود، تا وقتى همه خوب نشده اند، نماز خواندن با خون آنها اشكال ندارد. ولى اگر بقدرى از هم دور باشند كه هر كدام يك زخم حساب شود، هر كدام كه خوب شد بايد براى نماز بدن و لباس را از خون آن آب بكشد.
(مسأله 852) اگر سر سوزنى خون سگ، يا خوك، يا كافر، يا مردار، يا حيوان حرام گوشت در بدن يا لباس نمازگزار بأشد نماز أو باطل است، و هم چنين خون حيض بنابر احتياط، ولى خونهاى ديگر مثل خون بدن انسان و خون نفاس و استحاضة يا خون حيوان حلال گوشت، اگر چه در چند جاى بدن و لباس بأشد، در صورتي كه